تاریخچه حمام های ایرانی و معماری آن ها
در تمام ادوار، پاکیزگی یکی از دغدغه های همیشگی بشر بوده است، مخصوصا زمانی که ادیان نیز بر این امر تاکید نموده اند. از میان عناصر پاک کننده یعنی آب، باد، خاک و آتش، بشر آب را برای پاک نمودن خود انتخاب کرد. زمانی که هنوز انسان مکانی خاص برای استحمام ایجاد نکرده بود، کنار نهر آب و رودخانه، بساط شستشوی خود را پهن می کرد. با بررسی برخی شواهد و مدارک موجود، این گونه استنباط می شود که ایجاد مکانی با عنوان “گرمابه” یا همان “حمام” در زمان “سلیمان نبی” صورت گرفته است. برخی نیز معتقدند حمام توسط بقراط (پزشک یونانی) ایجاد شده، آن هم به این شکل که بیماری برای درمان گرفتگی عضله و عصب به او مراجعه کرد و بقراط دستور داد، او را درون گودالی (خزینه) از آب گرم قرار دهند تا عصب او به آرامی باز شود و به این نحو او مداوا شد. حتی با این وجود نیز، بقراط حدود ۵ قرن بعد از سلیمان نبی می زیسته است. در ادامه با تاریخچه حمام های ایرانی به طور کامل آشنا خواهیم شد.
آشنایی ایرانیان با حمام
در “کارنامه اردشیر بابکان”، کلمه “آبزَن” به کار رفته که در شاهنامه به “گرمابه” برگردانده شده است. هم چنین در شاهنامه، در داستان “ضحاک” در رابطه با حمامِ خون، از کلمه “آبدَن” استفاده شده است که شاید شکلی دیگر از کلمه “آبدان” باشد. ( همی خونِ دام و دَد و مرد و زن/ بریزد، کُند در یکی “آبدن”)
طبق ابیاتی از شاهنامه (می توان بخشی از شاهنامه را تاریخ مکتوب ایران محسوب نمود)، ایرانیان از سال های دور با حمام آشنا بوده اند:
بدو گفت بابک به “گرمابه” شو/ همی باش تا خلعت آرند نو
به “گرمابه” شد با تن ارجمند/ ز زنجیر فرسوده و مستمند
هم چنین در دوره “انوشیروان” (۵۳۱ میلادی)، طبیبی با نام “تباذوق” به او نصیحت کرد: “هر دو روز به گرمابه رو، از آن که گرمابه از قعر بدن خلط ها بیرون آرد که دارو بدان نرسد”
زمانی که مردم حجاز حمام نداشتند، “پیامبر” به آن ها چنین مژده داد: “به زودی سرزمین ایران بر شما گشوده خواهد شد و شما در آن خانه هایی به نام “حمام” خواهید یافت.” نخستین حمام قاهره در اواخر قرن چهارم ه.ق به فرمان “عزیزبن المعزالعبیدی” (یکی از خلفای فاطمی مصر) ایجاد شد.
گرمابه های عمومی نمادی از فرهنگِ خاورزمین در گذشته محسوب می شدند و نمونه هایشان در ایران باستان، خاندان عثمانی و بعضی از کشورهای شمال آفریقا که جزو قلمرو عثمانی بودند، وجود داشت.
رواج ساخت حمام در ایران
دوره هخامنشیان و ساسانیان
بر اساس شواهد تاریخی، رواج ساخت حمام در ایران را به دوران هخامنشی و سپس ساسانی نسبت می دهند. حمامِ یافته شده در بقایای کاخ شاهی هخامنشی در تخت جمشید می تواند مدرک محکمی برای تایید این مسئله باشد.
دوره اسلامی
در دوره اسلامی ساخت حمام به اوج خود رسید، زیرا شستوشوی جسم برای ایرانیان نه تنها برای پاکیزگی که جزئی از دین و آیین مذهبی آن ها بود. یکی از عمده دلایلی که مسلمانان به حمام می روند انجام غسل های واجب و مستحب در دین اسلام است. غسل کردن به معنای شستن سر و بدن، به دلایل خاص و با نیت قلبی و با روش های دستور داده شده توسط دین، صورت می گیرد.
دوره سلجوقی
در دوره سلجوقی (یکی از دوران های مهم در عرصه معماری) تحولات زیادی در ایجاد بناهای عام المنفعه مانند گرمابه ها صورت گرفت. با این که بسیاری از این آثار بر اثر حمله مغول از بین رفته اند، اما شواهد تاریخی گواه بر این امر است که معماری حمام ها مخصوصا در شهرهای بزرگ در این دوره، از اهمیت زیادی برخوردار بودند.
عصر صفوی
عصر صفوی دوره رونق ساخت حمام بود. از جمله آثار بی نظیر به جای مانده از آن دوران می توان به حمام گنجعلی خان، خسروآقا و حمام علیقلی آقا اشاره کرد. زمانی که ساخت حمام های عمومی گسترش پیدا کرد، این بنا تبدیل به بخشی جداناپذیر از شهرها و روستاها شد و کاربری آن دیگر صرفا استحمام نبود، بلکه کارکردهایی مانند نطافت و سلمانی، محل خواب برای فقرا، پزشکی، پیشگیری از بیماری، قرنطینه، محلی برای جشن و مهمانی و … نیز به آن اضافه شد. این مسئله سبب شد تا پزشکان، فقها، مینیاتوریست ها، شعرا و ادبا، محتسبین، نقاشان، معماران، متصدیان تاسیسات و صنعتگران در ساخت حمام ها اظهار نظر کنند و همین امر باعث پیشرفت و شکوه این بناها شد.
حمام های خصوصی و عمومی (وقفی)
هدف و انگیزه ساخت حمام در ایران در دوره های اسلامی با باور های دینی عجین شده بود و به همین دلیل بسیاری از حمام ها با نیت وقف ساخته شده اند. حمام ها هم به صورت خصوصی ایجاد می شدند و هم عمومی. در معماری ایران در دوره اسلامی، حمام ها نقش مهمی داشتند. یکی از دلایل گسترش و ساخت حمام ها این بود که اغلب مردم، توانایی مالی برای ساخت حمام در خانه خود را نداشتند. یکی دیگر از دلایل آن، ضروری بودن ایجاد حمام در نزدیکی زیارتگاه ها، مساجد، بازار و … بود. از طرفی هم، حمام های عمومی درآمد زیادی داشتند.
از آن جا که استفاده از حمام برای همه ضروری و مهم بود و اکثر مردم در خانه خود حمام نداشتند، در راستای سنت نیکوی وقف، بسیاری از خیرین، حمام های عمومی ایجاد و وقف کردند. به حدی این مسئله اهمیت پیدا کرد که ساخت حمام به عنوان یک اقدام عام المنفعه، برای به دست آوردن ثواب و پاداش اخروی، در نظر گرفته می شد، به طوری که حمام های عمومی با هدف وقف یا مالکیت شخصی بیشتر از مساجد ساخته می شدند. برای بیان میزان اهمیت این مسئله در گذشته، می توان به ساخت و وقف حمام برای مسجد جامع، دارالحدیث و دارالشفا(در هرات) توسط گوهرشاد خاتون اشاره کرد.
باورهای گذشتگان (زرتشتیان) درباره نظافت و حمام
در سنت زرتشتیان، باید نور خورشید بر آب بتابد تا آلودگی های بعد از شستشوی افراد از آن زدوده شود. به همین دلیل گرمابه ها را روباز می ساختند تا آفتاب بر آب و بدن افراد بتابد و آن را پاک کند. آب های کثیف نیز باید در چاله هایی روباز ریخته می شد، تا زمین را کم تر آلوده کند و در معرض تابش آفتاب باشد، به این ترتیب شاید در مدت زمان طولانی مثلا یک سال، این آب، پاک محسوب می شد.
هم چنین به عقیده آن ها آبی پاک بود که عاری از آلودگی های خارج شده از جسم افراد باشد، از همین طریق می توان متوجه شد خزینه های معمولِ آن دوران، برای آن ها منشا آلودگی محسوب می شد، زیرا در گرمابه های عمومی، پاک بودن آب خزینه به دو صورت بود: یکی زمانی که خزینه را از آب قنات پر کرده بودند و هنوز کسی در آن استحمام نکرده بود. دوم آبی بود که یک هفته یا بیش تر در خزینه مانده بود و همه در آن استحمام کرده بودند و فردی که مسئول حمام بود (استاد حمامی) سحرگاه قبل از ورود مردم، با ظرفی از جنس چرم مانند دَلو، آلودگی های آب مانند مو، کف و چرک و …که ته نشین شده بودند را جمع می کرد و در فاضلاب می ریخت و این عمل را چند بار تکرار می کرد. شاید در باور ما نگنجد، اما این آب را نیز پاکیزه می دانستند!
آب بَر کردن
به همین دلیل زرتشتیان در هنگام شستشوی بدن، سنگی در زیر پای خود قرار می دادند و آب را از بالای سر بر روی خود می ریختند. این شیوه شستشو یا به عبارتی “آب بَر کردن” تا چندین سال قبل هم در یزد مرسوم بود. این امر در فصل تابستان در فضای باز و رو به آفتاب و در فصل زمستان در فضایی سربسته مانند طویله انجام می شد. بهترین مکان برای این کار پشت بام بود. عقیده گذشتگان بر این بود که افراد ناپاک (افرادی که نیاز به غسل کردن داشتند) نباید پای خود را بر روی زمین گِلی یا خشت خام و پخته بگذارند و این کار گناه محسوب می شد. به همین منظور در راه پله های آجری، از سطح زمین تا پشت بام، سنگ هایی قرار می دادند تا افراد با پای گذاردن بر آن ها به پشت بام برسند و خود را بشویند.
پس از رواج حمام های سرپوشیده و جدید نیز، هم چنان بسیاری از افراد پس از شستشوی خود در حمام، در اتاق رختکن، یک بار دیگر تن خود را با آب می شستند، زیرا معتقد بودند در حمام چرک و کثیفی ریخته می شود و باید پس از بیرون آمدن از آن، تن خود را بار دیگر با آب شست (آب بر سر و بدن خود بریزد). قطعا به مرور زمان با به وجود آمدن حمام های بهداشتی و شخصی در منازل، این عقاید نیز منسوخ شد، اما هم چنان می توان عقایدی بر این اساس در بین مردم (زرتشتیان) مشاهده کرد. به عنوان نمونه اشیای (طَشت، ظروف مختلف و …) به کار رفته در حمام به آشپرخانه برده نمی شود که این مسئله خود دلایل بهداشتی و علمی دارد که همان وجود انگل و قارچ های ذره بینی موجود در حمام است.
وسایل استحمام در گرمابه ها
از جمله وسایلی که در گذشته در حمام ها برای شست و شو و نظافت از آن ها استفاده می شد، می توان به لیف، کیسه، صابون، سفیدآب، سنگ پا، نوره یا واجبى، مَشرَبه، طشت یا لگن، تاس، شانه، آینه، لُنگ، جام حنا، جام وَسمه، چراغ پیه سوز، بقچه مسند و … اشاره کرد.
لیف
وسیله ای شبیه به کیسه ای کوچک اندازه دست است که با استفاده از الیافی مانند نخ کاموا، پارچه های نخی، کتان و … درست می شود. در حمام آن را داخل دست کرده و با مالیدن صابون یا شامپوی بدن بر آن و کشیدن بر روی پوست بدن، آلودگی ها را پاک می کنند.
کیسه
نوعی لیف ضخیم تر نیز وجود دارد که از گذشته تاکنون از آن با کمک سفیدآب، برای لایه برداری و زدودن چرک از روی پوست، استفاده می کنند.
سفیداب یا روشوی
به عنوان لایه بردار و سفید کننده پوست بدن به کار می رود که در ایران به شکل توپهای کوچک سفید رنگ تولید می شود و هم اکنون نیز مورد استفاده قرار می گیرد.
سنگ پا
نوعی سنگ کانی که سطح آن سوراخ سوراخ است و به صورت تکه های کوچک در حمام ها مورد استفاده قرار می گیرد. آن را به کف پا می کشند و زبری سطح آن باعث می شود کف پا تمیز و نرم شود.
نوره یا واجبى
واجبی پودری است که آن را با آب مخلوط می کنند و برای از بین بردن موهای زائد بدن، بر روی پوست می زنند و بعد از چند دقیقه با آب می شویند.
مَشرَبه
برای حمل آب از ظرفی بزرگ و دسته دار به شکل استوانه که معولا از جنس مس بود، استفاده می کردند. در حمام نیز زنان با آن، آب بر روی سر خود می ریختند.
طَشت/ لَگَن
ظرفی گود و بزرگ که در حمام داخل آن آب می ریختند و با تاس از آن آب بر می داشتند، اما بیش تر برای شستن رخت و لباس از آن استفاده می شد.
تاس
کاسه ای که با آن از طشت آب برداشته و بر روی خود می ریختند.
لُنگ
پارچه ای نازک و مستطیل شکل که مردم در حمام بعد از بیرون آوردن لباس به کمر خود می بستند تا کاملا عریان نباشند.
چراغ پیه سوز
نوعی از ابتدایی ترین چراغ هاست که آن را از گِل یا سنگ به شکل ظرف می ساختند و برای روشن کردنش از روغن پیه استفاده می کردند. فتیله ای پنبه ای درون روغن قرار می دادند که سرِ آن بیرون بود و با شعله ای کم می سوخت. دودی هم از این شعله بلند می شد. این نوع چراغ بیشتر در حمام ها، معادن و قنات ها کاربرد داشت.
بقچه مسند
بقچه همان پارچه ای است که وسیله در آن می گذاشتند و گوشه های آن را روی هم آورده یا گره می زدند. در گذشته درون بقچه مسند، وسایل حمام، پول و لباس تمیز قرار می دادند و با خود به حمام می بردند.
هم چنین در حمام های قدیم از موادی مانند موم، روغن و وَسمِه (گیاهی با رنگدانه های آبی و بنفش) هم استفاده می کردند.
عطریات و مواد بهداشتی مورد استفاده در گرمابه
در آن دوران خبری از شامپوها و صابون های متفاوت و مناسب برای انواع پوست ها و لوازم آرایش متنوع نبود. مردم از مواد طبیعی و در دسترس مانند سِدر، خَطمی، کتیرا، حنا، دلوک، مُورد، اُشنان، کُندُر، مَصطکی، لادن، گِلِ سَرشوی و … برای نظافت و خوشبو کردن بدن و موی خود و هم چنین معطر نمودن فضای حمام استفاده می کردند. در ادامه برخی از این مواد با توضیحی مختصر معرفی می شوند:
سِدر
درختی است که با کوبیدن شاخه های آن پودری به دست می آید و خاصیت خنک کنندگی دارد و برای تمام قسمت های بدن مورد استفاده قرار می گیرد. استفاده از سدر بر روی مو، موجب حالت دهی و خوش فرم شدن آن می شود.
خَطمی
گیاهی که با خشک کردن آن و سپس خیساندن در آب جوش، لعابی به دست می آید که خاصیت شویندگی دارد.
دلوک
نوعی خوشبو کننده بدن است.
مُورد
میوه درخت مُورد خواص زیادی دارد که استفاده از آن در حمام به دلیل خواص رفع گرمازدگی اش بود. روغن مُورد نیز باعث رشد مو می شود.
اُشنان
در گذشته با خشک کردن این گیاه از آن در حمام به عنوان شوینده استفاده می شد.
کُندُر
صَمغ درخت “کُندُر هندی” است که با ریختن آن در آتش بوی خوش بلند می شود.
مَصطکی
صمغی زرد رنگ که از درختچهای به نام “پسته مصطکی” به دست می آید و مانند کُندر نوعی خوشبو کننده هوا است.
لادن
نوعی گُل است، اما در این جا منظور صمغی خوشبو معروف به “عَنبَر عسلی” است که از گیاه “عَشِقَه” به دست می آید و به عنوان خوشبو کننده مانند کُندُر و مَصطکی در گرمابه استفاده می شد.
گِلِ سَرشوی
ماده شوینده سر که به گِلِ فارسی، نیشابوری، خوراکی، اصفهانی و جعدسا نیز معروف است.
حَنا
گیاهی که بعد از خشک و پودر کردن، از آن به عنوان ماده آرایشی برای رنگ کردن موی سر، ناخن و یا نقش انداختن بر روی پوست بدن استفاده می شود. هم اکنون نیز حنا کاربرد زیادی دارد.
کَتیرا
به شیره خشک شده “گَوَن” گفته می شود که از طریق شکاف ساقههای آن به دست میآید. بیش تر برای حالت دادن به مو کاربرد دارد. هم اکنون نیز مورد استفاده قرار می گیرد و مصرف دارویی و صنعتی دارد.
افراد شاغل در گرمابه ها
در گرمابه ها افرادی برای خدمت رسانی به مردم مشغول به کار می شدند. حتی در کتاب رستم التواریخ از شغلی درباری در دروه صفوی نام برده می شود که به آن “حمام چی باشی” می گفتند.
گرمابه دار
طبق شواهد و متون موجود، اداره گرمابه و کارگران آن، بر عهده “گرمابه دار یا حمامی” بوده که بالاترین منصب در این حوزه محسوب می شد. او باید هر روز گرمابه را با آب پاک می شست و سنگ های کف حمام را با اجسامی زبر می سابید تا چیزی به آن نچسبد که مبادا موجب سر خوردن و افتادن مردم شود. هم چنین باید دو بار در روز گرمابه را با بُخورِ (ریختن چیزهای خوشبو در آب جوشان) کُندُر، لادَن و … خوشبو می کرد. دستمزد گرمابه دار یا مسئول حمام بیشتر از سایرین بود.
جامه دار یا فوطه دار
در حمام های قدیم، مسئولیت نگهداری از اشیا یا لباس های افراد تا اتمام استحمام، بر گردن جامه دار بود. همچنین به آن ها فوطه یا لُنگ می داد.
دَلاک
یکی دیگر از مشاغل درون گرمابه ها دَلاکی بود. بعد از ورود مشتری به گرمابه، دلاک برای شستن او می رفت. بعد از ریختن آب بر سر و بدن مشتری، با کیسه ای زبر پوست بدنش را می شست. این کار معمولا محکم و خشن صورت می گرفت. در صورت تقاضای مشتری، دلاک حتی ناخن دست و پای او را نیز می گرفت و صورتش را می تراشید. بعد از آن نیز مشتری موهای زائد خود را با واجبی از بین می برد و کف گرمخانه می خوابید. سپس دلاک سراغ او می آمد و حدود پانزده دقیقه، به کیسه کشیدن و مشت و مال او مشغول می شد.
صندوقدار
صندوقدار مسئول دریافت پول حمام و در گوشه ای از رختکن مستقر بود.
گُلخَن تاب
“گُلخَن تاب” کسی بود که وظیفه روشن کردن آتش حمام را بر عهده داشت.
سَرتراش
فردی هم در گرمابه مسئول تراشیدن موی سر مشتری بود.
حمام در دوره های صفویه و قاجاریه
دوره صفویه
در دوره صفوی حمام ها دارای نظم فضایی بودند، یعنی قرارگیری اجزای آن مانند سربینه یا بینه، میاندُر و گرمخانه به صورت منظم و دارای توالی بود. یکی از حمام های ساخته شده با این سبک، حمام گنجعلی خان کرمان است.
معماری حمام های دوره صفویه
در دوره صفویه به خاطر اقتدار حکومت مرکزی و تلاش پادشاهان این دوره (مخصوصا شاه عباس اول) در جهت آبادانی کشور، هنر معماری نیز رشد و گسترش زیادی داشت. یکی از بناهایی که ساخت آن در این دوره رواج داشت، حمام بود که توسط خیرین و دولت صورت می گرفت. از جمله حمام های ساخته شده در دوران صفوی حمام شازده، حمام گنجعلی خان کرمان، حمام خسروآقا، حمام وزیر و حمام شاه اصفهان است. از میان آن ها، حمام گنجعلی خان، نمونه ای بارز از هنر و شاهکار معماری این دوره محسوب می شود.
کارکرد و نقش حمام ها
یکی از اصلی ترین دلایل استفاده مردم از حمام ها، پیروی از احکام دینی بود. استفاده مداوم ایرانیان از حمام به ویژه در دوره صفوی، تعجب جهانگردان را نیز به خود جلب کرده بود و این مسئله را می توان در سفرنامه ها و کتاب های متعددی مشاهده کرد. به مرور زمان استحمام و توجه به نظافت شخصی، تبدیل به رفتار اجتماعی در بین مردم شد و همین امر، باعث ساخت حمام های زیادی در تمام شهرهای ایران بود.
گرمابه های عمومی و خصوصی
در دوره صفوی هم حمام ها دو دسته بودند، خصوصی و عمومی. به این شکل که حکام و ثروتمندان در خانه های خود حمام داشتند و سایر مردم از حمام های عمومی که در نقاط مختلف شهر وجود داشت، استفاده می کردند. مردان می توانستند روزها از حمام های عمومی استفاده کنند و زنان عصرها.
حمام های سیار
نوعی حمام “سیار یا سفری” نیز در دوره صفوی وجود داشت که در جایی مانند سپاه جنگ و … از آن استفاده می کردند. در سفرنامه هایی، از این نوع حمام یاد شده است. مانند پیترو دلاواله(جهانگرد ایتالیایی) که این گونه نوشته است: “چون اردوکشى در ایران تقریباً مداوم است و همه، از سربازان گرفته تا درباریان، بیشتر اوقات خود را در اردوگاه ها به سر مى برند تا در خانه، این است که به هزاران وسایل مختلف سعى کرده اند این ایام با راحتى بیشترى به سر آید. حتى حمام هاى متحرک نیز با قشون همراه است که در دشت و صحرا آن ها را در زیر چادرها نصب مى کنند. من خود، بارها دستگاه هاى بزرگى را که از چوب است و به عنوان حمام از آن استفاده مى کنند دیده ام که آنها را بر روى شتر حمل مى کنند؛ ولى طرز کار این حمام ها را نمى دانم چگونه است، زیرا هرگز به زیر چادرهایى که آنها را در آنجا نصب می کنند نرفته ام”
دوره قاجار
در این دوره نیز مانند سایر ادوار، حمام ها به صورت خصوصی و عمومی بودند. مردم برای استفاده از حمام های عمومی باید مبلغی پرداخت می کردند. در برخی مواقع نیز پیش می آمد که افراد ثروتمند (که معمولا صاحب یا متولی موقوفات حمام ها بودند) حمام عمومی را با پرداخت مبلغی بیشتر، به اختصاص خود در می آوردند که به اصطلاح آن را “قُرُق” می کردند. آن ها روزی را مختصِ حمام خانواده خود انتخاب می کردند و درِ حمام به روی بقیه مردم بسته می شد. به این ترتیب آن ها می توانستند از آب نسبتا پاک حمام قبل از آلوده شدن توسط سایرین استفاده کنند. می توان دید که چگونه پول می تواند کارکرد عمومی را نیز تغییر دهد.
حمام های خصوصی در خانه های دوره قاجار (حمام های سرِخانه)
در خانه های اعیان نشین، علاوه بر بیرونی و اندرونی و سایر بخش ها، حمام نیز وجود داشت. در برخی مواقع نیز برخی از خانواده ها، حمام های اختصاصی خود را با دریافت پول یا رایگان در اختیار مردم قرار می دادند. شاید دلیل این امر بر اساس برخی نوشته ها این باشد که اعتقاد ایرانیان بر این بوده است که “برای برادران دینی، ساز و برگ خودشویی و شستوشوی گناهان را فراهم کنند”
در گذشته مردم حتی اعیان(مخصوصا زنان) نیز به صورت گروهی با دوستان و اقوام به حمام می رفتند، به همین دلیل حمام های خصوصی نیز، مانند عمومی بود.
معماری و تزیینات حمام های عمومی عصر قاجار
بنای حمام های عمومی را پایین تر از سطح معابر می ساختند زیرا به این ترتیب جریان آب راحت تر به سیستم آبرسانی حمام وارد می شد، همچنین باعث گرم نگه داشتن فضای داخل بنا در فصل زمستان و معتدل بودنش در تابستان می شد. ساختمان حمام ها از بخش های مختلفی مانند سربینه(رختکن حمام)، میاندر، خزینه و … تشکیل می شد.
مشخصه های معماری حمام ها در دوران قاجار
شاخصه هایی در معماری حمام ها وجود دارد که باعث می شد به راحتی آن ها را از سایر بناها تشخیص داد. به عنوان نمونه سقفشان گنبدی شکل ساخته می شد. یکی دیگر از وجوه تمایز آن ها، نقاشی هایی بود که از حیواناتی مانند شیر یا داستان هایی مانند نبردهای رستم در شاهنامه به صورتی ساده بر سردر بنا کشیده می شد. همین نقاشی ها، باعث شدند تا ضرب المثل “رستمِ درِ حمام” (اشاره به شخصی دارد که به ظاهر درشت هیکل و پهلوان ولی در عمل ناتوان است) شکل بگیرد.
ساعات استفاده از حمام های عمومی
به جز برخی از حمام ها که مختص مردان یا زنان بود، در سایر حمام ها ساعت یا روز استفاده از آن برای زنان و مردان متفاوت بود. در برخی حمام ها نیز، دو ساختمان جدا از هم، به زنان و مردان اختصاص داده می شد مانند حمام “محمد رحیم خان (صفا)” در قزوین.
چشمه های آبگرم
در این دوره، مردم از چشمه های آبگرم به جز بهره بردن از فواید درمانی، به عنوان حمام نیز استفاده می کردند.
حمام های سیار یا حمام بُلغار
در این دوره نیز “حمام سیار” که به “حمام بلغار” نیز معروف بود، در اردوگاه های پادشاه در میان خیمه ها ایجاد می شد.
مشخصه های دیداری حمام های عمومی قاجاری
یکی از موادی که به عنوان سوخت حمام از آن استفاده می شد، فضولات حیوانی بود، به همین دلیل وجود توده هایی از این فضولات در اطراف حمام های عمومی، طبیعی بود. از دیگر مشخصه های دیداری این اماکن، لُنگ هایی بود که در ورودی حمام پهن می کردند. کارگران حمام نیز گاهگداری برای تنفس هوای آزاد و استراحت، بیرون و دم در می آمدند.
بوق حمام
در آن دوران با به صدا درآوردن بوق هایی در نیمه شب، به مردم اعلام می کردند که گرمابه باز است و می توانند برای استحمام به آن وارد شوند. همچنین برای اعلام تغییر ساعات استفاده زنان و مردان از حمام نیز در ساعاتی از روز، صدای آن به گوش می رسید. این امر چنان در فرهنگ مردم رخنه کرده بود که در ضرب المثل ها و مکالمات مردم نیز به کار می رفت، مثلا “حمام ده را چه به بوق؟” ، “تا بوق حمام چه گوید” و “بوق روی حمام است”
ابعاد فرهنگ استحمام در ایران از آغاز دوره قاجار تا مشروطه
بُعد بهداشتی و سلامتی
قطعا اولین کارکرد حمام در تمام ادوار تاریخی بُعد بهداشتی آن است. جهت سلامت جسم افراد، اقداماتی نیز در کنار شست و شوی معمول در حمام های عمومی انجام می شد. یکی از این روش ها، “کیسه کشیدن” توسط دلاک ها بود که در دوره قاجار به رویه معمول یعنی استفاده از آب و صابون و … اضافه شد. این کار نه تنها چرک و آلودگی را از روی پوست پاک می کرد، بلکه باعث باز شدن مجرای عروقی نیز می شد. یکی دیگر از این موارد، “مشت و مال” بود. این کار آداب مخصوص به خود را داشت و اگرچه به ظاهر خشن و غیرقابل تحمل می آمد، اما نتیجه کار برای فرد بسیار آرامبخش بود و به او انرژی می داد، زیرا مشت و مال، خون را به جریان می انداخت و به بدن حس تازگی می بخشید.
استحمام مداوم مردم در ایران باعث می شد تا کمتر دچار اگزما (جوش های جلدی) شوند. اغلب نقاط ایران دارای آب و هوای خشک هستند و اگر مردم از این حمام ها بهره نمی بردند، دچار بیماری های پوستی زیادی می شدند. به نحوی که حتی پولاک(پزشک آلمانی و آموزگار دارالفنون) نیز به تاثیر حمام های ایرانی بر مداوای دردهای مفصلی و روماتیسم اشاره کرده است. با این وجود استفاده بیش از حد از آن ها باعث سستی و رخوت در انسان می شد. از آن جایی که مردم قشر پایین کشور، زود به زود لباس عوض نمی کردند، سرجان مالکم(دیپلمات انگلیسی) این گونه نوشته است که: “با این عادات هیچ چیز سبب صحت این مردم نیست، مگر غسل هایی که در شریعتشان واجب است و حمام های پی در پی که در شهر و قریه یافت می شود”
احتمال انتقال بیماری در گرمابه ها
البته در کنار فواید این حمام ها، ضررهای آن نیز قابل چشم پوشی نبود. گرمابه ها به خاطر امکانات ضعیف بهداشتی، عموما مکانی مستعد برای شیوع بیماری های مانند سیفلیس بودند. در آن دوران تعداد زیادی از مردم به این بیماری دچار می شدند. یکی از بزرگ ترین دلایل انتشار بیماری های پوستی و مقاربتی در گرمابه ها، استفاده مشترک از آب خزینه بود. افراد بیمار خود را در این آب می شستند و افراد سالم را نیز مبتلا می کردند. این امر در دوره های کم آبی بیشتر می شد، زیرا در این صورت آب خزینه را به ندرت عوض می کردند. یکی از دلایلی که باعث می شد، این بیماری ها چندان مرگبار نباشند، آب در حد جوشِ خزینه ها بود. البته کثیف و آلوده بودن آب خزینه در حمام های دوره قاجار عمومیت نداشت و در برخی نوشته ها (مانند گفته های عین السلطنه) به پاکیِ آب برخی حمام ها نیز اشاره شده است.
در کل حمام های عمومی در دوره قاجار، نقش زیادی در سلامت جسم و پیشگیری از دچار شدن افراد به برخی دردها و بیماری ها داشتند و تنها دلیل ضرر رساندنشان، رعایت نکردن نکات بهداشتی بود.
بُعد دینی حمام های ایرانی
بعد از ورود اسلام به ایران، فرهنگ استحمام با اعتقادات دینی و مذهبی مردم آمیخته شد، به گونه ای که دین اسلام، مسلمانان را به پاکیزگی دعوت می کند و حتی برخی از فرایض دینی مانند نماز، بدون غسل و پاکی امکان پذیر نیست. به همین دلیل زمانِ باز شدن حمام های عمومی، پیش از طلوع خورشید و در نیمه های شب بود، که بر اساس عقاید دینیِ صاحبان حمام و حمامی ها بود. این مسئله در میان تمام طبقات جامعه یکسان بود. بر همین منوال، حتی روزهای تعطیل مانند جمعه ها که شهر در سکوت به سر می برد، حمام ها باز بودند.
تاثیر باورهای مذهبی در معماری حمام ها
یکی دیگر از تاثیرات دین در این زمینه، ساخت حمام های عمومی با نیت وقف بود. همچنین در اصل، بخش خزینه در حمام ها با هدف انجام عمل غسل ایجاد می شد. به این ترتیب در ساخت خزینه ها، اندازه ابعاد و حجم آب داخل آن با توجه به باورها و اعتقادات مذهبی در نظر گرفته می شد. همچنین مردم بیشتر به میزان شرعیِ آبِ داخل خزینه اهمیت می دادند تا به بهداشت و پاکیزگی آن و به این ترتیب در هنگام تعویض آب خزینه بیشتر به مسائل و دلایل دینی توجه می شد تا بهداشتی.
حمام اقلیت های دینی در دوره قاجار
بر اساس باورهای مذهبی در دوره قاجار، افراد غیرمسلمان اجازه ورود به حمام های عمومی را نداشتند، به همین دلیل در محله های اقلیت نشین(زرتشتی، مسیحی و …) برای آن ها حمامی جدا، ایجاد می شد. در حمام معروف “چهار فصل” در اراک، حمام اقیلیت ها و مسلمانان به صورت جدا، ایجاد شده است. با وجود نفوذ زیاد دین اسلام در ایران، قطعا اغلب حمام ها برای مسلمانان بنا می شد.
در برخی موارد به دلیل مهمان نوازی، برخی از مسافران غیرمسلمان یا غیر ایرانی این امکان را داشتند که از حمام مسلمانان استفاده کنند. نوشته های زیادی وجود دارد که حاکی از شگفتی غیرایرانیان از معماری حمام های ایرانی و فرهنگ و آداب استحمام در ایران است.
بُعد زیبایی شناختی حمام های ایرانی
استفاده از حنا
همیشه مردم علاوه بر پاگیزگی، به زیبایی و پیرایش مو و بدن خود نیز اهمیت می دادند و این مسئله نیز یکی از ابعاد فرهنگی استحمام محسوب می شود. در گذشته که خبری از آرایشگاه و امکانات امروزی نبود، حمام ها مکان مناسبی برای رفع این نیاز بودند. هنوز رنگ مو در بین مردم مرسوم نبود و تنها وسیله برای زیبا کردن موهای زنان و مردان در تمامی قشرهای جامعه و در تمامی سنین، “حنا” بود و به انجام این عمل، “حنا بَستن” می گفتند. با توجه به برخی از سفرنامه های خارجی، حنابستن به این سبک فقط در ایران مشاهده می شد.
حنا بستن ریش در عهد قاجار
در آن دوران ریش، حرمت و اهمیت زیادی داشت و تقریبا تمام مردان ریش داشتند. قسم خوردن به تار موی ریش و سبیل مرسوم بود و تراشیدنِ آن، نوعی تنبیه محسوب می شد. همین دلایل کافی بود تا مردان آن را زیبا و تمیز نگه دارند. یکی از راه های زیبا کردن ریش، استفاده از حنا بود. داغی حمام باعث می شد مو و ریش بهتر رنگ به خود بگیرد و دوام بیشتری داشته باشد، به همین دلیل این کار را در حمام ها انجام می دادند.
کاربردهای حنا
مردم فقط به خاطر زیبایی از حنا استفاده نمی کردند، بلکه آن را ماده ای جهت تقویت و رشد مو می دانستند. حتی بسیاری از جهانگردان، دلیل داشتن موهای پرپشت و مشکی ایرانیان را استفاده از حنا می دانستند. همچنین در صورتی که عضوی را سرمازده بود یا دچار التهاب مفصلی مختصر، پیچ خوردگی و یا خراش شده بود، برای درمان بر روی آن حنا می زدند.
علاوه بر موی زنان و ریش مردان، حنا را به کف و انگشتان دست و پاها نیز می زدند، زیرا معتقد بودند حنا باعث تقویت پوست می شود. یکی از مهم ترین کاربردهای حنا برای نوعروس ها بود. به این شکل که قبل از مراسم ازدواج، اطرافیان عروس، به مو و دست و پای او حنا می بستند. به نوعی این کار، زینت عروس محسوب می شد.
سایر وسایل آرایشی
هر چه طبقه اجتماعی بالاتر می رفت، استفاده از وسایل آرایشی و بهداشتی توسط زنان نیز وسیع تر می شد. یعنی فقط به حنا بستن بسنده نمی کردند و سرمه و وسمه می کشیدند، گیسوان خود را شانه کرده و می بافتند. ناخن های دست و پای خود را با دقت با حنا رنگ می کردند. تمام این کارها زمان بَر و طولانی بود. این مسئله در حمامِ زنان خاندان سلطنتی دوره قاجار شکلی اشرافی داشت و از وسایل آرایشی زیادی مانند چندین آینه، جعبه های توالت پر از سرخاب و سفیدآب، شیشه های عطر و … استفاده می کردند.
حتی مردان نیز فقط به حنابستن اکتفا نمی کردند و کارهایی دیگر نیز در حمام انجام می دادند مانند تراشیدن موی سر و کوتاه کردن ریش و سبیل. علاوه بر این موارد، از دیگر آداب استحمام در آن دوران، کشیدن سنگ پا و از بین بردن موهای زائد بدن با استفاده از آهک و زرنیخ بود.
این امور در حمام های عمومی یا به دست دلاک ها انجام می شد یا خود شخص و در حمام های خصوصی نیز این کارها توسط کلفت و نوکرها صورت می گرفت.
بُعد اجتماعی حمام های ایرانی
در این دوره، حمام ها نیز مانند سایر اماکن عمومی، فضایی مناسب جهت معاشرت مردم با هم، محسوب می شدند. حضور در حمام ها فرصتی را برای مردم فراهم می کرد تا با دوستان و آشنایان خود دیدار کنند. در آن زمان که زنان به جز رفتن به عروسی، زیارت و دید و بازدید اقوام، چندان اجازه رفت و آمد نداشتند، رفتن به حمام بهانه خوبی برای آن ها بودند تا اوقاتی را با دوستان خود سر کنند. قرار حمام به صورت گروهی گذاشته می شد و زمان نسبتا طولانی را که گاه تا نصف روز طول می کشید، در حمام به سر می بردند. در این مدت از هر دری سخن می گفتند و از هر چیز و هر کس خبر می گرفتند. این گفت و گوها در حمام، حتی فراتر از این بحثا بود و زنان با بیان اختلافاتی که با همسران خود داشتند، از گیس سفیدان، راهنمایی و مشورت می گرفتند. یکی از اتفاقات شیرین در حمام های عمومی این بود که زنان، دخترانِ دم بخت را برای ازدواج با پسرانشان تحت نظر می گرفتند. یکی از سرگرمی های موجود در حمام، نقالی، معرکه گیری و داستان گویی بود.
استفاده از فضای حمام در مراودات تجاری و مسائل سیاسی
در حمام ها، بازرگانان و تاجران نیز با هم صنف های خود آشنا و از اموراتشان خبردار می شدند. همچنین در رابطه با معملات به مذاکره با یکدیگر می نشستند. گاهی سوژه این گفت و گوها فراتر از مراودات روزمره و کاری بود و در رابطه با مسائل سیاسی و سرنوشت ساز با هم بحث می کردند. به عبارتی حمام ها، فضایی جهت اطلاع از جدیدترین اخبار روز بود. هم اطلاع رسانی صورت می گرفت و هم خبرپراکنی. این مسئله به حدی اهمیت داشت که در دوره قاجار، مقام های سیاسی یا نظمیه، افرادی را به صورت محرمانه و ناشناس برای استراق سمع به حمام ها می فرستادند تا شنیده ها را به مقامات بالا گزارش دهند.
سربینه فضایی برای استراحت و گفت و گو
به دلیل اهمیت بُعد اجتماعی استحمام و معاشرت مردم، در حمام ها در بخش سربینه فضایی ایجاد می کردند تا مردم بعد از استحمام در آن به استراحت و گفت و گو بپردازند. با توجه به وضع مالی افراد و البته نوع حمام، در این قسمت، امکانات خاصی برای پذیرایی، استراحت و آرایش قرار می گرفت. به همین دلیل این بخش، یکی از طولانی ترین و البته لذت بخش ترین قسمت از روند حمام رفتن به شمار می رفت. اغلب اوقات نیز افراد وسایل دورهمی را با خود به حمام می بردند. از جمله تفریحات این قسمت، نوشیدن چای، شربت یا قهوه، قلیان کشیدن، خوردن میوه و شیرینی، گوش دادن به صدای ساز و آواز و حتی در برخی اوقات صرف ناهار بود. حتی برخی نیز به عبادت مشغول می شدند.
دعوت مهمان به حمام
در برخی مواقع میزبان برای به جای آوردن هر چه بهترِ رسم مهمان نوازی، مهمان را به حمام دعوت می کرد. این که برای مهمان خود حمام را آماده می کردند یکی از نشانه های احترام خاص به مهمان بود. در این موارد عموما مهمان ها با کمال میل این دعوت را قبول می کردند. به این ترتیب، در آن دوران که چندان فضای عمومی برای معاشرت نبود، حمام ها مکانی مناسب برای تحکیم روابط محسوب می شدند. می توان از حمام ها در دوره قاجار به عنوان پاتوقی برای گردهمایی مردم یاد کرد.
رابطه گرمابه ها با قتل های سیاسی
جدای استفاده برخی از اقشار از حمام های خصوصی موجود در خانه هایشان، بقیه مردم حتی دولتمردان از حمام های عمومی استفاده می کردند که همین امر باعث می شد تا این مکان جایگاهی مناسب برای به قتل رساندن افراد معروف و دولتمردان باشد. همین طور عریان بودن افراد و نداشتن هیچ وسیله دفاعی به همراه خود باعث می شد به راحتی از پا در بیایند.
در کتب تاریخی نیز درباره این گونه قتل ها نوشته اند. یکی از این موارد قتل “حسین بیگ الله” والی یزد به دست مخالفینش بود که در دوره صفوی از سوی شاه، به این مقام منصوب شد و او نیز “شعیب آقا” را داروغه کرد که بعد از او، حاکم یزد شد. بعد از مدتی نیز شخصی با نام “سلطان احمد” به همراهی تعدادی دیگر، در حمام، شعیب آقا را به قتل رساندند و خود به حکومت رسید.
همچنین زمانی که “خسروخان گرجی”(والی تفلیس) و پسرش “گرگین خان” از سوی “شاه سلطان حسین”، به حکومت کابل، قندهار و هرات منصوب شدند، مردم آن ها را به خاطر ظلم و ستمی که به افاغنه می کردند، در حمام کشتند. یکی دیگر از مقتولان حمام، مرشد قلی خان وکیل قدرتمند شاه عباس اول بود که دشمنانش در حمام به جانش سوقصد کردند.
آداب و رسوم رایج در حمام های ایران
اعتقاداتی نیز در بین مردم در رابطه با حمام رفتن رواج داشت. مثلا حمام بردن مادر، ده روز بعد از زمان زایمان. همچنین نزدیکان عروس و داماد قبل از مراسم عروسی، آن ها را به حمام می بردند تا با بدنی پاکیزه زندگی جدید را آغاز کنند. زمانی که عروس از حمام بیرون می آمد، برای او شعر می خواندند. برای تحویل سال نو نیز مرسوم بود تا روز قبل از آن، مردم به حمام رفته و بدن خود را از آلودگی پاک کنند و قدم به سال نو بگذارند. همین مسئله، دلیل شلوغی حمام های عمومی در روزهای نزدیک عید نوروز بود. علاوه بر این، مردم در شب عید فطر نیز به حمام می رفتند تا صبح عید تمیز باشند. به همین دلیل حمام ها از چند روز قبل از عید فطر تا نیمه های شب به مشتریان خود خدمت رسانی می کردند. در برخی موارد حمام نرفتن جزو آداب محسوب می شد، مثلا زمانی که فردی عزادار بود، تا مدتی بعد از مرگ عزیز خود، استحمام نمی کرد.
روایت های جِن و حمام
داستان حضور اجنه در حمام های قدیمی بسیار رایج بوده است و افسانه های زیادی در این باره وجود دارد. حتی غزالی چنین گفته است که: “وقت نماز شام و فرو شدن آفتاب و میان نماز شام و خفتن به گرمابه نشو که این، وقتِ انتشار شیطان بود.”
اسامی حمام های قدیمی یزد
- حمام خان
- حمام آب تفت
- حمام ابوالمعالی
- حمام باغ گندم
- حمام چهارمنار
- حمام شاه ابوالقاسم
- حمام شاهزاده (شاهزاده محمدولی میرزا)
- حمام شاه عبدالقیوم
- حمام فرط ( روایتی که در رابطه با این حمام وجود دارد این است که امام علی بن موسی الرضا در حمام قدیمی این محل استحمام کرده و مولاناخضر بنای اصلی این حمام را ساخته است)
- حمام فهادان (یزّارون)
- حمام گذرگاه
- حمام گُلِ مشکی
- حمام مال امیر(مادر امیر)
- حمام وزیر واقع در کوچه شاه ابوالقاسم (این حمام توسط سید رکن الدین وزیر شاه یحیی ایجاد شد)
- حمام گُودُک واقع در محله فهادان
معماری حمام های ایرانی و اجزای آن
حمام های ایرانی، یکی از مهم ترین عناصر معماری و نمادی از فرهنگ ایران محسوب می شوند. در ساخت این بناها معمولا از الگوهایی یکسان استفاده شده است، اما متناسب با کارکرد و محل قرارگیری بنا و مساحت زمین، درون ساختمان از فضاهای مختلفی ایجاد شده.
عوامل موثر در ساخت و هندسه گرمابه های سنتی
از جمله عواملی که در ایجاد فضاهای داخلی ساختمان حمام ها نقش مهمی داشتند، تنظیم دما و رطوبت داخل بنا، مسیر دسترسی به آب های روان، به وجود آوردن مسیری برای خروج فاضلاب و محل قرارگیری بنا بود.
پلانی که برای ساخت حمام ها از آن استفاده می شد، چهارایوانی و گنبد اصلی بود که در برخی موارد هم از پلان چهار ایوانی کم عمق و به کارگیری ستون در سربینه و گرمخانه بهره گرفته شده است. این نوع بناها به دلیل بسته بودن محیطشان ارتباط چندانی با فضای بیرونی نداشتند و به همین دلیل نقش عواملی مانند باد و آفتاب و شرایط جغرافیایی در ایجاد بنا و فضاهای داخلی آن بسیار کمرنگ بود و در ساخت آن ها، الگوهای نسبتا مشابهی به کار می رفت.
در این بناها، بخش های مختلف مانند هشتیِ ورودی، سربینه، میاندَر، گرمخانه، خزینه و سایر فضاها، به صورت سلسه مراتبی قرار می گرفتند و سربینه، میاندَر و گرمخانه سه فضای اصلی در حمام های قدیمی محسوب می شدند. برخی از فضاهای خدماتیِ مکمل مانند نظافت خانه و سرویس بهداشتی نیز در اکثر حمام ها به صورت یکسان وجود داشت، البته شاید با کمی تفاوت. نحوه ارتباط این فضاها با یکدیگر یکی از مواردی بود که باعث می شد، بنای حمام ها از هم متمایز باشند.
هندسه گرمابه های سنتی
از اجزای اصلی و بنیادی تشکیل دهنده هر بنا سازه است که باعث ایجاد مقاومت ساختمان و برپا ماندنش در برابر نیروهای وارد شده به آن می شود و کاربرد آن در حمام ها، آب انبارها و … بوده است. سازه ها به دو نوع سنتی و مدرن تقسیم می شوند.
عناصر سازه ای در حمام های ایرانی
در حمام های ایرانی از سازه هایی مانند پِی، ستون، طاق و قوس استفاده می شد.
پِی
برای ساخت بناها عموما از پِیِ شفته استفاده می شد، اما در حمام ها پِیِ سنگی به کار می بردند، زیرا این نوع بناها بار زیادی به زمین وارد می کردند. یکی از مناسب ترین سنگ ها برای پی سازی، سنگ لاشه(سنگی سخت و از دسته سنگ های گرانیت و خارا است) بود، زیرا قلوه سنگ ها به خاطر شکل ظاهریشان احتمال چرخش و لغزش داشتند. سنگ لاشه را به صورت نامنظم و خرد شده به کار می بردند. به خاطر سختی و سطح زبرشان، به راحتی رو هم چفت می شدند.
ستون
جهت پی بندی ستون های سنگی حمام و جلوگیری از جابه جایی آن ها، به عنوان پایه، در زیرشان لایه ای از ماسه بادی می ریختند. برای نگه داشتن سرستون بر روی پایه، یک لایه سرب بین آن ها قرار می دادند که جلوی خرد و ساییده شدن سنگ ها را می گرفت.
طاق و قوس
در حمام ها اغلب سیستم طاق و ستون به کار می رفت و به این شکل جهت ایجاد فضاهای باز وسیع، دیوارهای باربر حذف می شد.
قوس های متداول به کار رفته در حمام ها
از قوس های متداولی که در حمام ها به کار می رفت، پنج او هفت تند، پنج او هفت کند، پنج او هفت کفته، شاخ بزی تند، شاخ بزی کند، سه بخشی کند و سه بخشی تند بود.
تزئینات سازه ای حمام ها
حمام ها نیز تزیینات مخصوص به خود را داشتند، مانند تزیینات مقرنس، حجاری، تندیس و هنرهای تجسمی به کار رفته در سرستون های باربر و غیر باربر. پایه ستون ها نیز تزیین می شد. همچنین از ستون ها و سنگ های تزیینی (به کار رفته در ازاره ها و کفسازی ها) استفاده می کردند. از دیگر تزیینات این بناها، کاربندی و رسمی بندی بود که یکی دیگر از کاربردهای آن ها ایجاد تناسب در فضاها بود.
تزئینات به کار رفته در حمام های ایرانی
برای تزیین در حمام های مجلل، تا ارتفاع حدود ۸۰/۱ سانتی متر از دیوارها را کاشی کاری می کردند و بقیه دیوار با اندود آهک پوشانده می شد. در حمام های دیگر، دیوارها مانند طاق ها آهک اندود می شدند و در برخی موارد آهکبری (ایجاد نقوش برجسته بر سطح آهکی) برای زیبا کردنشان به کار می رفت. بر خلاف بناهایی مانند مساجد و مدارس، روی کاشی حمام ها تصاویری از انسان و حیوان ترسیم می کردند. همچنین گره چینی و طرح های اسلیمی هم برای تزیین به کار می رفت.
فضاهای موجود در گرمابه ها
فضاهای داخلِ حمام های سنتی عبارت بودند از:
حیاط
ساختمان حمام دارای فضایی باز اما محصور بود که حیاط آن محسوب می شد.
جلوخان
جلوخان در لغت به معنای میدانگاه یا محوطه باز روبهروی درِ خانه، مسجد، حمام، کاروانسرا یا زیارتگاه است. همچنین به فضایی که جلوی پیشطاقِ ورودی بناهای بزرگ و بااهمیت قرار دارد، نیز گفته می شود. در حمام ها به محوطه بازِ مقابل ورودی و سردر، “جلوخان” گفته می شد.
سردرِ ورودی
در قسمت ورودی هر ساختمان، بخشی وجود دارد که راه ارتباطی بین فضای داخل به بیرون است. در حمام های سنتی، تنها راه ارتباطی بین فضای داخل با بیرون همین بود. سردرِ بنای حمام ها بسته به محل قرارگیری و تمکن مالی صاحبِ آن یا سازندگانش، دارای شکل و تزیینات متفاوتی بود که می توانست نمایی ساده باشد یا مجلل.
هشتی
به فضای سرپوشیده بین ورودی خانه و حیاط که بعد از سردر قرار دارد، “هشتی” گفته می شود.
راهروی ورودی
بعد از ورود به حمام، راهرویی پیچ و خم دار مشتری را به رختکن می رساند. این راهرو در حمام های مختلف دارای طرح ها و اجزای متنوعی بود. پیچ و خم راهرو به این دلیل بود که افرادی که از مقابل در می گذرند به داخل فضای رختکن دید نداشته باشند. همچنین این قسمت از تبادل حرارتی فضای داخل حمام با بیرون جلوگیری می کرد. به دلیل ساخته شدن بنای حمام ها در ارتفاعی پایین تر از سطح معابر، این راهروها دارای پله و رمپ بودند و افراد از طریق آن ها به حدود ۳ متر زیر زمین و فضای داخلی حمام می رسیدند.
فضای سربینه، بینه یا رختکن (جامه کن، جومه کن)
بعد از ورودی و قبل از فضای گرمخانه، سربینه یا رختکن قرار دارد که در آن علاوه بر بیرون آوردن یا پوشیدن لباس هایشان، مشغول استراحت، قلیان کشیدن، گفت و گو نیز می شدند. به این قسمت “سرای نخست” یا “اتاق سرد” هم گفته می شد. این بخش از حمام که عموما به شکل چهار یا هشت گوش ساخته می شد، دارای سقفی بلند و ابعادی بزرگ تر و تزیینات بیشتر نسبت به سایر قسمت ها بود. در سربینه سکوهایی جهت نشستن قرار داشت که زیر آن ها برای نگه داری از کفش، حفره هایی ایجاد می کردند.
حوضی در وسط صحن میانی این بخش از حمام قرار داشت که آبش خنک بود و به حوض کُر( اگر ظرفی ۳۵۰ لیتر آب در خود جای دهد کُر محسوب می شود یا ظرفی که اندازه طول و عرض و عمقش سه وجب و نیم باشد) وصل می شد. جهت پر کردن حوض، از طریق لوله های سفالینی که در دیوارها قرار داده بودند آب را از گرمخانه به آن منتقل می کردند. صحن میانی را اغلب پایین تر از سایر فضاها می ساختند. هوای سربینه را نیمه گرم نگه می داشتند تا زمان ورود مشتری به گرمخانه، هوای گرمِ آن آزار دهنده نباشد و زمانی که از گرمخانه بیرون می آید یکدفعه وارد هوای سرد نشود.
فضای میاندَر
گرماخانه که محل اصلی شستوشو محسوب می شد، دارای هوایی گرم بود و سربینه هوایی معتدل داشت. برای جلوگیری از تبادل دما بین این دو بخش و تنظیم دما و رطوبت، فضایی با نام “میاندَر” که راهرویی پیچ و خم دار بود بین این دو ایجاد می کردند. در برخی از حمام ها نیز فضای میاندَر مجلل تر بود و از ترکیب راهرو و هشتی تشکیل می شد و تزییناتی هم داشت. از این قسمت به بعد تزیینات کمتر می شدند یا در حمام های کوچک یا محله ای در قسمت های بعد، هیچ تزیینی به کار نمی رفت.
فضای گرمخانه
اصلی و خصوصی ترین فضای حمام “گرمخانه”، “بیت الحراره” یا “حجره داغ” بود و خزینه جزیی از آن محسوب می شد. در این مکان مردم به استحمام مشغول می شدند یا دلاک آن ها را مشت و مال می داد. در این بخش تمام سیستم گرمادهی حمام قرار داشت و گرم ترین نقطه بنا بود. معمولا این قسمت ها را با سنگ مرمر می پوشاندند تا تمیز کردن و نظافتش راحت تر باشد.
مدخل ورودی گرمخانه
این فضا اغلب دارای سقفی گنبدیِ طاق و چشمه و ستون سنگی بود. در سقف طاق ها، نورگیرهایی ایجاد می کردند که دریچه هایشان شیشه ای بود. به این شکل هم نور حمام تامین می شد و هم تابیدن نور آفتاب به داخل حمام، آن را گرم می کرد و جلوی ورود هوای سرد را می گرفت. کفِ این بخش با سنگ هایی یکنواخت فرش می شد که در کنار آن ها با سنگ، جوی های کوچک شیب دار ایجاد می شد تا آب های اضافی و آشغال ها، از طریق آن ها به فاضلاب منتقل شود.
چاله حوض
در این ورودی حوضچه ای با نام “چاله حوض” وجود داشت که آن را با آب ولرم پُر می کردند تا مشتری قبل از ورود به گرمخانه، پای خود را در آن بشوید و دمای بدنش را متعادل کند. این حوضچه را به این دلیل کوچک می ساختند که آب جاری و کُر جهت طهارت در آن روان باشد.
خلوت گرمخانه
در کنار گرمخانه، فضایی جهت استحمام بزرگان و خواص در نظر گرفته می شد که به آن “خلوت” می گفتند.
تزیینات گرمخانه
در این قسمت از حمام، به خاطر بالا بودن دما و رطوبت، از تزیینات کمی استفاده می کردند یا کلا تزیین نمی شد. اغلب تزیینات موجود در این بخش، تزیینات سقفیِ سازه ای یا همان کاربندی است. در گرمخانه ها سازه ای مکمل وجود داشت که از پرکاربردترین آن ها محسوب می شد و به آن “گربه رو” می گفتند.
صحن اصلی
معمولا پلان صحن اصلی مربع یا هشت ضلعی بود. در این قسمت، سقف را نسبت به سایر بخش ها، پایین تر می ساختند تا با کم کردن ابعاد حجمی فضا، هم مکان سریع تر گرم شود و هم تبادل حرارتی کمتر صورت بگیرد.
شاه نشین
در میان ضلع اصلی تالار، فضایی فرورفته ایجاد می شد که سنگفرش آن را مرغوب تر انتخاب می کردند تا محلی برای نشستن باشد و به آن “شاه نشین” می گفتند. در این قسمت، افرادی که بر بدن یا ریش و موی خود حنا می بستند، تا رنگ گرفتنش، چند ساعتی دراز می کشیدند.
خزینه
یکی از مهم ترین بخش های حمام “خزینه” بود که در کنار گرمخانه و مقابل در ورودی آن و روی گُلخَنِ حمام قرار داشت. خزینه مکانی مانند حوض است که تا نیمه آن(به اندازه آب کُر) آب می ریختند که توسط آتشخانه گرم می شد و دمای آب تا نزدیک جوش می رسید. قبل از انجام عمل شستوشو، مردم داخل خزینه می رفتند. یکی از مهم ترین کارکردهای خزینه، انجام عمل غسل در آن بود. برای برداشتن آب از خزینه و ریختن آن بر بدن، از دلو یا مَشرَبه استفاده می شد. در آخر هم بعد از شستوشو برای آبکشی، داخل خزینه می رفتند.
شکل ظاهری خزینه ها دایره، بیضی یا چند ضلعی بود. قطرش بین ۴ تا ۸ متر و عمق آن از ۲ متر کمتر بود. محلی به شکل قیف در گوشه خزینه بود که به فاضلاب راه داشت و به آن “سِلفدون” می گفتند که مردم آب دهان و بینی در آن می ریختند. در برخی حمام ها به جز خزینه آب گرم، خزینه هایی با آب ولرم یا سرد نیز داشتند که معمولا برای بچه ها کاربرد داشت. در اطراف گرمخانه سکوهایی ایجاد می کردند و مردم برای صابون زدن به بدن خود، روی آن ها می نشستند.
تمیز کردن خزینه
بسته به جایگاه و اعتبار حمام و نظر صاحبش، معمولا آب خزینه پنج روز یکبار یا بعد از یک هفته، عوض می شد. هر روز نیز قبل از ورود مشتری، با استفاده از لُنگ، کثیفی های روی آب را جمع می کردند. برای عوض کردن آب خزینه، آن را خالی می کردند و بعد از نظافتش، آب از طریق تنبوشه های سفالی(لولههایی سفالین که برای جابجایی آب با کم ترین میزان نشتی در آب راه های سرپوشیده، زیرِ زمین یا زیرِ دیوار کار گذاشته می شد) از حوض به خزینه منتقل می شد. به مرور زمان، کفِ خزینه را لجن می گرفت که برای تمیز و تخلیه کردنش، “لجن کِش” به کار می رفت. شکل لجن کِش مانند کوزه ای وارونه با لولهای بلند و دارای حفره بود. جهت تخلیه لجن، کارگر حمام انگشت شصت خود را روی حفره بالایی و کف دستش را روی حفره پایین آن نگه می داشت و درون خزینه می کرد. بعد انگشت و کف دست خود را برمی داشت و لجن کِش را در کف خزینه می چرخاند. به این تزتیب، لجن ها درون آن می رفت. بعد از تعویض آب خزینه، لُنگی بر قسمت ورودی حمام می بستند یا با بوق حمام، این مسئله را به مردم اعلام می کردند.
آتشخانه حمام
آتشخانه حمام از راهرو، اتاقک و تُون یا گُلخَن(آتشدان) و دیگ مسی بزرگ به نام تیان تشکیل می شد. در این مکان که زیر خزینه قرار داشت و درون تون، آتش روشن می شد. نام های دیگر این مکان گُرخانه، تیون و پاتیون است.
تُون یا گُلخَن
به آتشدان یا جایی که درون آن آتش روشن می کردند و تیان بر روی آن قرار می گرفت “تون” می گفتند.
تیان
“تیان” صفحه مقعر مسی و شبیه به دیگ با قطر حدود یک متر و ضخامت ۲ تا ۳ سانتی متر بود. این ظرف زیر خزینه تعبیه و بر روی تون قرار داده می شد تا آب خزینه گرم شود. فردی که مسئول این بخش بود باید مرتبا با هیزم یا سایر مواد، تُون را روشن نگه می داشت تا آب خزینه همواره گرم بماند.
گربه رو، کوچه بندی یا زیرکار
در کفِ حمام، مجرایی ایجاد می کردند که به شکل دالان های زیرزمینی بود و به آن “گربه رو، کوچه بندی یا زیرکار” گفته می شد و رطوبت، حرارت و دود برخاسته از تونِ حمام را به دودکش ها منتقل می کردند. قرار گرفتن گربه روها در زیرِ کفِ حمام، باعث می شد حرارت به تمام فضای حمام به خصوص گرمخانه منتقل شود.
درون گربه روها دوده می گرفت و باید تمیز می شد، به همین دلیل آن ها را در ابعادی می ساختند تا فردی بتواند به صورت خمیده به درونش رفته و آن را تمیز و در صورت نیاز تعمیر کند. برای نظافت و شستوشوی راحت ترِ سطح گربه روها، روی آن را با سنگ مرمر یا مانند آن می پوشاندند. به این ترتیب تبادل حرارتی نیز بهتر صورت می گرفت.
دودکش های حمام
حرارت زیاد جهت گرم کردن آبِ حمام، دود زیادی هم تولید می کرد که باید از طریق دودکش هایی بلند به بیرون منتقل می شدند. دودکش ها هر کدام عملکردی جدا داشتند. به این شکل که یکی از آن ها زمانی که آتش روشن می شد، دود را منتقل می کرد. یکی هم بعد از روشن شدن کاملِ حمام، دود انتقالی از طریق گربه رو ها را به دودکش اصلی می رساند که بعد از آن نیز به خارج از حمام هدایت می شد.
حوضخانه
حوضی در میان این مکانِ مرتفع قرار دارد و نور آن از طریق سقف تامین می شود.
آب انبار
آب انبار حوض یا استخر سرپوشیده با سقفی گنبدی شکل است که آن را جهت ذخیره آب، در زیرِ زمین می ساختند. آب انبارها دارای بخش هایی مانند مخزن، راه پله (نحوه دسترسی)، پاشیر، سَردر، نورگیر، بادگیر و … هستند. آب انبارها برای دسترسی آسان تر مردم به آب در روزهای کم آبی، زمان محاصره توسط دشمن و استفاده از آب خنک در تابستان در شهرها و روستاها، در برخی از خانه ها (خانه افراد ثروتمند)، حمام ها، مساجد و … ساخته می شدند.
نورِه کَش خانه
اتاقی که در آن موهای زائد خود را از بین می بردند. همچنین حنابندی و حجامت هم در آن انجام می شد. حمام ها دارای غرفه و فضاهای خدماتی نیز بودند.
سیستم حرارتی حمام های ایرانی
یکی از مهمترین جنبه های شناختی که حمام های سنتی را نسبت به سایر بناهای تاریخی متمایز می کند، سیستم گرمادهی آن هاست. ایجاد سیستم حرارتی در حمام های سنتی نیاز به افرادی متخصص داشت. این تأسیسات از، تون (گلخن یا آتشدان)، تیان، گربه رو، دودکش ها، انبارِ خار (خارخانه) و گودالی جهت جمع آوری خاکستر تشکیل می شد.
آب بندی تیان و خزینه
یکی از مهم و فنی ترین کارهای حمام، آب بندی کردن خزینه بود. این کار باید توسط بناهایی متخصص انجام می شد، زیرا اگر آب بندی درست صورت نمی گرفت، خزینه مدام به تعمیر نیاز پیدا می کرد و این امر باعث افزایش هزینه ها و کسادی بازارِ حمام می شد. جهت رسیدن حرارت داخل تیان به آبِ داخل خزینه و گرم شدنش، کف خزینه را با ساروج می ساختند. جهت آب بندی تیان و جلوگیری از سوراخ شدنش و ریختن آب داخل آتشدان هم باید از ساروج مخصوص استفاده می شد، زیرا علاوه بر چسبندگی بر صفحه مسی تیان و بدنه خزینه، باید دارای قدرت تحمل بالا در برابر حرارت و فشار آب نیز می بود و این که آبی از آن نفوذ نکند. بناهای ماهر، فوت و فن کار خود را فاش نمی کردند و هر یک روشی مخصوص به خود برای ترکیب مواد و ساخت این ملات داشتند. مثلا “اوستا داوود نواب” یکی از بناهای قدیمی حمام های همدان جهت تهیه این ملات از مخلوط سفیده تخم مرغ، خاک رُس، آهک، خاکستر و مقداری موی بز و یا موی سر انسان (برای جلوگیری از ترک خوردنِ ساروج) استفاده می کرده است. بعد از دو روز ورز دادن ملات، آن را زیر تیان می ریختند. ۲۰ سانتی متر از اطراف تیان روی پایه و آجر قرار می گرفت. بعد خزینه را پر از آب می کردند و شخصی زیر آب می رفت و با ملات ساروج که آن را به صورت لوله ای شکل درآورده بودند، اطراف تیان را می پوشاند تا منفذی باقی نماند.
معماری بخش های مختلف حمام در راستای تنظیم دما
ارتفاع سقف و محل قرارگیری بخش های مختلف حمام، نقش زیادی در تنظیم دما و رطوبت آن قسمت داشت. به این صورت فضای سربینه که نیاز به گرما و رطوبت کمتری داشت، در عمقی کمتر از زمین ایجاد می شد و ارتفاع آن بلندتر از سایر بخش ها بود، همچنین منبع حرارتی کمتری در آن به کار می رفت.
در رابطه با گرمخانه، داستان برعکس بود، یعنی این قسمت نیاز به گرما و رطوبت زیادی داشت، به همین دلیل ارتفاعش نسبت به سایر بخش ها کمتر بود و در عمق بیشتری ساخته می شد. این قسمت از حمام دارای منابع حرارتی زیادی از جمله گرمایش از کف بود. این ترفندها باعث تجمع گرما در فضا و صرفه جویی در مصرف سوخت می شد. همچنین گنبدِ این قسمت را کوچکتر و خوابیده تر می ساختند تا هم تبادل حرارتی کاهش پیدا کند، هم فضای داخل ارتباط کمتری با محیط بیرونی داشته باشد و مکش هوای گرمِ داخل به بیرون نیز کمتر شود.
سیستم گرمایش از کف در حمام های ایرانی
به دلیل تولید دود و گاز کربنیک ناشی از سوزاندن مواد آلی، امکان تامین حرارت مستقیم در فضای سربسته حمام ها نبود، به همین دلیل این کار در فضایی دیگر(آتشخانه) و از طریق سوزاندن سوخت در آتشدان یا تون صورت می گرفت و دود و حرارت به سمت گربه روها هدایت می شد.
یکی از روش های گرم نگه داشتن فضا در حمام های ایرانی، گرمایش از کف بود که باعث صرفه جویی در مصرف سوخت و انرژی می شد. این روش از قرن دهم در حمام های سنتی مرسوم شد. در سیستم گرمایش از کفِ حمام ها، بر روی تون، دودکش کمکی تعبیه می کردند تا در زمان گُل انداختن آتش و رسیدن به نقطه احتراق، مانند بادگیر سماور، خروجی دودکش را به وسیله کفگیرکی که روی بام ایجاد شده است، ببندد و دود و حرارت را به درون گربه روها هدایت و در نهایت از طریق دودکش های کناری به بیرون منتقل کند.
اتاق آتشدان یا پاتون
در پشت گرمخانه دری قرار داشت که از طریق آن، سرگین (فضولات حیوانی)، خار و برگ خشک درختان جهت سوزاندن در تون، وارد حمام می شد. مسئول این کار را “تون تاب” می خواندند که از جمله مشاغل پست به شمار می رفت.
تاسیسات آبی حمام ها
در حمام ها منبع ذخیره آب وجود داشت که از آب چاه، قنات یا نهرها پر می شد. آبِ منبع از طریق تنبوشه های سفالی به حوض ها و خزینه منتقل می شد. تنبوشه هایی هم فاضلاب را به چاه فاضلاب می ریختند. در کنار حمام هایی که آب مورد نظر خود را از چاه تامین می کردند، چاهی حفر می شد که کشیدن آب از آن یا توسط انسان ها و یا گاو صورت می گرفت.
گاورو
استفاده از نیروی انسانی برای پر کردن مخزن آب انبار کاری دشوار بود، به همین دلیل برای این کار از گاو (یک یا دو گاو نرِ اخته) بهره می بردند. گاو در مسیر شیب دار(شیب ملایم) کنار چاه آب به صورت رفت و برگشت سطل را از آب پر می کرد. به این صورت که وقتی گاو به بالای شیب می رسید، “دَلو” (ظرفی سطل مانند از جنس چرم، که از آن برای برداشتن آب از چاه استفاده می شد) داخل چاه می رفت و با پایین آمدن گاو از شیب، دلو پر شده، بالا کشیده می شد. در بالاترین نقطه، مانعی برای توقفِ دلو ساخته شده بود تا با رسیدن به آن، آب داخل دلو به مسیر منتهی به مخزن بریزد. گاو نیز در انتهای مسیر دور می زد و به بالا برمی گشت. زمین گاورو را به این علت شیب دار می ساختند تا نیروی گرانش زمین و وزن گاو، روند بالا کشیدن دلو پر شده را آسان تر کند. به این ترتیب در حالت پایین رفتن از شیب، دلو بالا کشیده می شد. گاورو ها در مواردی مانند آبیاری باغ های بزرگ، پر کردن خزینه گرمابه های سنتی و بیرون کشیدن آب از چاه ها استفاده می شدند.
استخر چهارحوض
در برخی حمام های مجلل و بزرگ، در کنار فضای گرمخانه، استخری قرار داشت که به آن “چهارحوض” می گفتند. به خاطر گرم نبودن آب این حوض، برای شنا کردن در تابستان از آن استفاده می کردند که یکی از شناهای متداول در آن، به شنای چهارحوض معروف بود. در این نوع شنا آب را با دو دست به زیرشکم آورده و با جفت پا، آب را به عقب می زدند. البته بعضی از این استخرها مانند چهارحوضِ “حمام باغ فین”، سیستم گرمادهی داشت و آبش گرم بود.
به جز چهارحوض، در کنار گرمخانه حوض های کوچک دیگری هم وجود داشت که مردم در کنار آن ها به شستن خود مشغول می شدند. همچنین در وسط سربینه عموما یک حوض بزرگ قرار داشت که هم برای زیبایی بود و هم مرطوب نگه داشتن فضا. حوض های موجود در قسمت های مختلف حمام، فضا را مرطوب نگه می داشتند. بخش های مختلف حمام به گونه ای ساخته و حرارت و رطوبتش متعادل می شد که فرد هنگام ورود به حمام کم کم وارد گرما و رطوبت می شد و هنگام خروج نیز، یکباره وارد فضایی سرد و خشک نمی شد.
روشنایی حمام ها
به دلیل قرارگیری بنای حمام ها در عمق زمین، روشنایی آن ها، از طریق نورگیرهای داخل سقف یا پنجره های تعبیه شده در زیر طاق تامین می شد. جهت ایجاد نورگیرها، شیشه هایی به شکل محدب که آن را “گل جام” می نامیدند را بر بالای گنبد حمام نصب می کردند و برای آب بندی کردن آن ها، اطرافشان را با ملاتی از ساروج یا مومینه می پوشاندند. به محل این گل جام ها، “جامخانه” می گفتند.
شب ها نیز داخل حمام را با چراغ دستی روشن می کردند. قبل از آمدن چراغ نفتی در اواسط قرن ۱۳ ه.ش، چراغ های روغنی و پیه سوز به کار برده می شدند که سوخت چراغ های روغنی از انواع روغن تامین می شد مانند روغن بَرزک، روغن کَرچک، روغن کُنجد، روغن پنبه دانه و … و چراغ های پیه سوز نیز با پیه گوسفند روشن می شدند که هم نور کمی تولید می کردند و هم دود و بوی نامطلوبی داشتند.
تهویه هوای حمام
علاوه بر روشن و متعادل نگه داشتن گرما و رطوبت در حمام، تهویه مناسب نیز برای این مکان امری مهم و ضروری محسوب می شد. فضاهای حمام های سنتی محصور بود و تعداد زیادی از مردم در آن به استحمام مشغول می شدند که باعث سنگین شدن هوای داخل حمام می شد. همچنین دود و گاز کربنیک تولید شده از چراغ ها، این امر را تشدید می کرد و اگر تهویه مناسب صورت نمی گرفت، باعث تنگی نفس و حتی خفگی افراد می شد. به همین دلیل زمانی که هوای حمام سنگین و آلوده می شد، پنجره های زیر طاق را باز می کردند. جهت کاهش آلودگی ناشی از سوخت چراغ ها هم، از روغن و نفت تمیز استفاده می شد.
مصالح به کار رفته در حمام های ایرانی
به دلیل استفاده همگانی از حمام ها، میزان بالای رطوبت و برای پابرجا ماندن بنا برای سال های متمادی، از مصالح مرغوب و بادوام جهت ساخت حمام ها استفاده می شد. در مناطق کوهستانی ایران، بدنه حمام ها از سنگ ساخته و برای پوششش بام در روستاهای کوهستانی از تیر چوبی و کاهگل بهره برده می شد. در سواحل جنوبی دریای خزر نیز به دلیل بارندگی های زیاد، بام حمام ها را با سفال می پوشاندند یا بر روی طاق آجری بنا، مستقیما اندود آهک می زدند. در سایر مناطق، دیوارها و طاق های قوسی حمام ها را با آجر می ساختند و بامشان را با اندود کاهگل می پوشاندند. در حمام های مهم نیز روی طاق را با آجر فرش می کردند.
دلایل و مزایای ساخت حمام پایین تر از سطح معابر
در ساخت بنای حمام های سنتی بنا به این دلایل آن را پایین تر از سطح معابر می ساختند:
کاهش تبادل حرارتی
جهت کاهش تبادل حرارتی بین فضای داخلی حمام و بیرون، عموما بنای حمام چند متر پایین تر از سطح معابر ساخته می شد. به این شکل، خاک اطراف دیوارها نقش عایق حرارتی را ایفا می کرد و باعث کاهش تبادل حرارتی می شد.
بدنه حمام مثابه یک خازن حرارتی
با پایین تر ساختن بنای حمام، بدنه و خاک اطرافش مانند یک خازن حرارتی عمل می کرد و باعث می شد، نوسان درجه حرارت در داخل بنا، متعادل بماند.
مقاومت در برابر زلزله
یکی دیگر از دلایلی که حمام ها را در عمق بیشتری از سطح زمین می ساختند، مقاومتش در برابر زلزله بود.
سوار شدن بهتر آب بر حمام
مهم ترین دلیلِ تفاوت عمق بنای حمام ها، سوار شدن راحت تر آب جوی ها(که از رودخانه و قنات بود) بر حمام ها بود. البته این امر در مناطقی مانند سواحل خلیج فارس و دریای عمان و سواحل جنوبی دریای خزر به دلیل بالا بودن سطح آب های زیرزمینی متفاوت بود و بنای حمام را بر روس سطح زمین می ساختند.