زورخانه و آب انبارهای یزد در همجواری یکدیگر

چرا زورخانه و آب انبارها در یزد در همجواری یکدیگر قرار دارند؟

ممکن است هنگام گشت و گذار در کوچه پس کوچه های یزد صدای زنگ زورخانه توجه شما را به خود جلب کند. ناگهان به یاد پهلوانان قدیم با آن سیبیل های کلفت و سینه های ستبر بیفتید و دلتان بخواهد وارد زورخانه شوید و ورزش پهلوانان را از نزدیک ببینید. پهلوانان در قدیم الایام به جز ورزش در زورخانه و قدرت نمایی در میادین شهر، فعالیت های دیگری هم انجام می دادند. تمیز کردن کف مخزن آب انبارها با آن عمق زیاد، کاری بسیار دشوار و سنگین بود و از عهده مردم عادی بر نمی آمد. دست هایی قدرتمند و روحیه ای قوی می خواست که پهلوانان شهر هر دو را داشتند. با این توضیح می توان دلیل کنار هم قرار گرفتن آب انبار و زورخانه را متوجه شد.
زمانی که شهرتان وسط کویر است و تا چشم کار می کند آفتاب و شن و ریگ دیده می شود به طور قطع آب، دغدغه اصلی شما خواهد بود. آب و هوا خشک است، باران زیاد نمی بارد، آب رودخانه ها فصلی است به همین دلیل باید هنر و هوش خود را برای بیرون کشیدن آب از زیرِ زمین به کار برد و از بالا دست شهر (سطحی بالاتر از شهر مثلا دامنه کوه) آب را به پایین دست هدایت کرد. این روش زندگی مردمی بود که در شهرهای کویری مثل یزد زندگی می کردند.
در یزد قطعا نقطه حفر چاه، قنات یا کاریز در منطقه ای پرآب که قاعدتا دامنه شیرکوه(جنوب شهر یزد) است، انتخاب می شد. در این صورت بعد از چند متر کندن(۱۰ الی ۱۵ متر) به آب می رسیدند. در فاصله ای چند متری(حدودا ۲۰ متر) از حلقه اول(مادر چاه)، حلقه دوم (خُشکه چاه) با ارتفاعی کمتر حفر می شد تا جایی که به آب نرسند، زیرا باید چاه اول به دوم وصل می شد. به فاصله هر ۲۰ الی ۲۵ متر یک حلقه چاه حفر می شد و با استفاده از شیب ۱ درصد، حلقه های چاه را به یکدیگر وصل می کردند. اتصال تمامی چاه ها به مادرچاه در مرحله آخر صورت می گرفت تا در زمان حفر سایر چاه ها آب در آن ها جریان نداشته باشد و مانع حفر نباشد.
(کانالِ قنات یا کاریز تا رسیدن به سطح زمین ممکن است چندین کیلومتر طول داشته باشد. شیب زمین و عمق چاه مادر، طول یک رشته کاریز را مشخص می کند هر چه سطح آب زیرزمینی پایین تر باشد عمق چاه مادر بیش تر می شود)
به نقطه ای که آب در سطح زمین ظاهر می شود “مظهر قنات” گفته می شود که بهترین نقطه برای ذخیره آب است. حداکثر عمق آب در زیرِ زمین باید ۵ متر باشد. در این نقطه برای رسیدن به آب، سطح زمین را به طول ۱۰ الی ۱۵ متر حفر می کردند.
آب‌انبار حوض یا استخر سرپوشیده‌ای است که برای ذخیره آب معمولاً در زیرِ زمین ساخته می‌شود که از چند اِلمان معماری تشکیل شده است. مخزن آب، سقف گنبدی شکل و بادگیرهای آن و دیگری پله هایی است که به مخزن منتهی می شود. به این پله ها “پاشیر”به معنای پای شیر آب گفته می شود. بهترین جا برای ساخت مخزن و ذخیره آب، نقطه ای بود که آب قنات به سطح زمین می رسید (مظهر قنات).
داخل مخزن با ساروج عایق بندی می شد. سقف مخروطی و گنبدی شکل به همراه چند بادگیر برای آن می ساختند. در انتهای پله ها (پاشیر) شیر آب قرار می گرفت. عمق و دهانه مخزن، بستگی به تعداد ساکنین آن محله داشت. وجود بادگیر مولکول های سطح آب را همیشه تازه نگه می داشت و پدیده تبخیر نیز باعث می شد گرما از محیط آب گرفته شود و به این ترتیب آبِ آب انبار همیشه خنک بود.
می توانید در ورودی برخی از آب انبارها یک کاسه بزرگ سنگی ببینید که افرادی خیراندیش آن را از آب پر می کردند تا اگر رهگذری تشنه از آن جا می گذشت، برای سیراب شدن این همه پله را پایین نرود و همان جا جرعه ای آب بنوشد و به راه خود ادامه دهد.
زمان پر کردن مخزن آب انبار، ماه های دی و بهمن بود. زمانی که کشاورزی انجام نمی شد و می توانستند آب را ذخیره کنند. به این ترتیب آب به مدت یک سال در مخزن نگهداری می شد. برای گندیده نشدن، از بالای مخزن، سنگ نمک داخل آب می انداختند. به دلیل راکد بودن آب، سنگ نمک در کل آب حل نمی شد و به مرور زمان حدود یک متر ته مخزن، آب نمک غلیظ تشکیل می شد. به همین دلیل شیرِ آب یک متر بالاتر از کف مخزن ساخته می شد. بعد از تمام شدن آب مخزن، برای پر کردن مجدد آن ابتدا باید آب نمک های کف مخزن تمیز می شد تا زمان ریخته شدن آبِ جدید، نمک در کل آب حل نشود و آن را شور نکند. تمیز کردن کف مخزن آب انبارها با عمقی زیاد، کاری بسیار دشوار و سنگین بود به نحوی که از عهده مردم عادی بر نمی آمد. دست هایی قدرتمند و روحیه ای قوی می خواست که پهلوانان شهر هر دو را دارا بودند.