سفال یزد

در شهرهای مناطق کویری کشور مانند شهر یزد، آب و هوای گرم و خشک و نوع اقیلم آن ها نه تنها بر نوع معیشت و سبک زندگی مردمانش بلکه بر روی معماری و حتی هنر و صنایع دستی شان نیز اثر گذاشته است. هنرمندان این مناطق با استفاده از مواد و مصالح موجود در اقلیم شهر خود، دست به خلق آثاری زیبا زده اند که از جمله آن ها می توان به سفال یزد اشاره کرد. یکی از این هنرها سفالگری است که احتمالا اولین صنعت ساخت دست بشر با خاک و جزو قدیمی‌ترین صنایع کشور محسوب می شود.

پیشینه سفالگری در ایران

بر اساس شواهد موجود، پیشینه سفالگری در ایران به هزاره هشتم پیش از میلاد بر می گردد. مردم در گذشته های دور برای انجام امور روزانه و مراسم مذهبی، ظروف و اشیاء مختلفی می ساختند. بعد از به تکامل رسیدن این هنر و همچنین کشف آتش، صنعت سفال شکل گرفت. به این ترتیب اولین کوره های پخت برای استفاده در صنعت سفال، حدودا 6هزار سال پیش از میلاد ایجاد شدند. حدود 3500 سال پیش از میلاد نیز چرخ سفالگری دستی را ساختند که تحول بزرگی در این صنعت به شمار می رود.

سفالگری در دوران اسلامی

در دوران اسلامی هم به دلیل مسائل اقتصادی و هم به خاطر غلبه فرهنگ اسلامی در کشور، به سادگی توجه بیشتری می شد و این امر باعث روی آوردن بیشتر مردم به صنعت سفالگری شده بود. یکی از هنرهای این دوره، به کار بردن تزیینات بر روی ظروف ساده سفالی بود. هنرمندان سفالگر به دنبال این بودند که با حفظ اصالت بومی به اشاعه سفالگری نیز بپردازند و کیفیت محصولات را بالا برده و به تولیدات سفال شکلی مصرفی تر بدهند تا به این شکل، سفال فراتر از مرزهای روستاها و در سطح شهرها، استفاده شود.

سفالگری در دوره قاجار

با برکناری سلسله قاجار، برخی از روابط تجاری و سیاسی نیز دستخوش تغییراتی شد که نتیجه این مسئله، احیاء صنایع دستی مانند سفالگری توسط صنعتگران (اغلب روستایی) بود.

رواج صنعت سفالگری در دوره معاصر

سفالگری در سال های اخیر جزو معروف ترین صنایع دستی کشور به شمار می رود. در اغلب نقاط کشور علاوه بر تولیدات مصرفی که چندان ارزش هنری ندارند، صنعتگران این رشته دست به تولید محصولات مصرفی با ویژگی های هنری نیز زده اند. مراکز اصلی سفالگری در ایران مناطقی مانند شهرستان میبد (استان یزد)، روستای مند گناباد (استان خراسان)، لالجین یا لاله جین (استان همدان)، زنوز (استان آذربایجان شرقی)، سیاهکل (استان گیلان)، جویبار (استان مازندران) و همچنین شهرهای تهران، قم، تبریز، شهرضا، ساوه، کرج، استهبان، اصفهان، نطنز و … هستند. محصولاتی سفالین تولید شده در این شهرها، علاوه بر مصرف ساکنین، به سایر شهرها نیز ارسال می شوند. در برخی از مناطق نیز سرامیک و سفال تولیدی به مرحلة صادرات نیز می رسد و در بازارهای جهانی نیز مورد توجه قرار می گیرد.

نحوه و ابزار تولید سفال در تمام مناطق کشور تقریبا مانند هم است. صنعتگران محلی علاوه بر شغل اصلی خود (اغلب کشاورزی و سایر مشاغل رایج در روستاها)، در اوقات فراغت به تهیه محصولات سفالی نیز مشغولند. در زمستان ها که سایر مشاغل وقت کمتری از آن ها می گیرد، برای تولید این محصولات زمان بیشتری دارند. آن ها خاک مصرفی سالانه خود را از معادن نزدیک تهیه می کنند، زیرا خاک های معمولی دارای ناخالصی هایی مانند آهنک، ماسه و … هستند و نمی توان در ساخت سفال از آن ها استفاده کرد. خاک های تهیه شده را در نزدیک کارگاه انبار می کنند.

هنر سفالگری یزد و میبد

یکی از بهترین خاک های مورد استفاده در صنعت سفال، خاک رُس است. به همین دلیل در مناطقی که ترکیبات خاک رُس وجود دارد، رواج این صنعت نیز زیاد است. از گذشته تاکنون سفالگری هنری با قدمت هزاران ساله، یکی از پیشه های مرسوم در میبد محسوب می شود. در ساختار قدیم شهر (شارستان) کارگاه های سفالگری در محلة بالا و در کنار خانه سفالگران ساخته می شد که طی قرن ها، در این محله ساکن بودند. به مرور زمان و در اوایل قرن گذشته، تعدادی از کارگاه ‌های سفالگری را به بیرون از دروازه شهر انتقال دادند و کم کم بقیة کارگاه ها نیز به خارج از شهر منتقل شد. این بار در سال 1356 و 1357 ه.ش، کارگاه های سفالگری به مجموعه تازه تأسیس اداره صنایع دستی انتقال داده شدند.

یکی از نشانه های خاص سفال میبد، به کار بردن نقاشی هایی با رنگ سبز و آبی بر زمینة سفید بدنة ظروف است. در ایام قدیم ظروف کاربردی در خانه ها مانند کوزه، تپو، سبو، دیگ، ظرف دیزی، کاسه، گاودوشه و ظروف لعاب داری مانند قندان، دوری، بشقاب، لیوان، و… از جنس سفال بودند. همچنین برای فرش کردن حیاط یا پوشش بام ها یا برای ساخت بدنة بادگیرها، تزیین سردرها و … نیز از سفال استفاده می شد. طرح های معروفی که روی سفال های میبدی مشاهده می شود نام هایی مانند خورشید خانم، مرغی، ماهی (این نقش را به کنایه از آب به کار می برند)، شطرنجی شویدی و … دارند.

سفال های باستانی نارین قلعه

در قلعه خشت و گِلیِ تاریخی میبد یعنی “نارین قلعه” (تقریبا متعلق به هزاره چهارم قبل از میلاد)، سفال هایی متعلق به دوران آهن در زیر سازه خشتی و سفال هایی نقش دار متعلق به دوره ایلامی کشف شده است. همچنین در سال های اخیر، تکه ای سفال با طرح حک شدة نیمه انسان- نیمه حیوان بر آن، در قلعه یافت شده که شبیه به نقش نگاره های تمدن ایلامی ها در هزاره سوم قبل از میلاد بر روی سفال های موجود در نارین قلعه است. تعداد زیادی از سفال های ضخیم قهوه ای در لایه های دیگر قلعه نیز یافت شده است.

نحوه تولید سفال در یزد و میبد

برای تهیه تولیدات سفالی، ابتدا باید خاک مورد نظر تهیه و داخل حوضچه های داخل کارگاه ریخته شود. به دلیل چسبندگی خاک رُس در منطقه میبد، مستقیما خاک را به صورت گِل درآورده و با پا ورز می دهند و به مرحله چرخکاری می رسانند. بعد از آن گِل را به صورت گلوله هایی درمی آورند که به آن چانه (چونه در گویش محلی) می گویند. در تولید اشیاء بزرگ، گِل سفت و برای اشیاء کوچک، گِل نرم تر به کار می رود.

در میبد در سفالگری از خاک رُس سفید نیز استفاده می شود، به این نحو که خاک سفید را به شکل دوغاب درآورده و سفال بعد از پخت با لایه ای از آن پوشانده می شود. پس از این مرحله، می توان روی سفال را با نقوش مختلف تزیین کرد و سپس لعابی شفاف روی کل سطح سفال ریخته و مجددا آن را می پزند.

خاک مورد استفاده در سفال های تولیدی میبد

خاک منطقة یزد در مناطق مختلف به صورت ترکیبی از خاک های رُس به رنگ روشن است. وسیع ترین معادن خاک رُس در حوالی استان یزد تا اردکان وجود دارد. در میان انواع خاک رُس موجود در یزد، ریزدانه ترین و خالص ترین آن ها متعلق به محدودة شهرستان میبد است. صنعت سفالگری در میبد به دلیل وفور مواد خام و خاک مستعد، رونق زیادی پیدا کرده است.

در گذشته، از محلی در مجاورت کوره های لب دروازه (روبروري مسجد مهديه اين شهرستان، معروف به گل كنه)، خاك مورد نیاز برای سفالگری را تهیه می کردند. بعد از آن نیز خاک مورد نیاز از صحراي شمس آباد برداشت می شود.

نقوش سفالینه ها

نقوش به کار رفته بر روی سفال ها، به نوعی بازتاب محیط اطراف و اقلیم منطقه و خواسته های ذهنی هنرمند است که با استفاده از رنگ های سبز، آبی و زرد و خطوط ظریف سیاه کشیده می شوند.

در هنرهای ایرانی نقوش گیاهی (اسلیمی و ختایی) و هندسی به کار می رود که در کاشی کاری های مسجد جامع، زیلوها و سفال های میبد، رنگ ها و نقوشی مشابه (اغلب نقوش هندسی و شکسته) به کار رفته است و به نظر می رسد به نوعی از هم تأثیر پذیرفته اند. نقوش گیاهی اسلیمی و گل های ختایی بیشتر در کاشی کاری های مسجد جامع به کار رفته است، اما در زیلو و سفال میبد نیز نمونه هایی دیده می شود.

نقوش گیاهی

نقوشی که با الهام از گیاهان طبیعی و به صورت مجموعه ای انتزاعی از عناصر و اشکال به کار می رود، “نقوش گیاهی” نام دارند که گروهی از این نقوش در تزیینات هنر ایرانی، بیشترین نقش را ایفا می کنند و از انواع بندها و پیچش های اسلیمی و گُل های چندپرَ، اناری، شاه عباسی و … تشکیل می شوند.

نقوش گیاهان به عنوان معنوی ترین شکل حیات و نمادی از رشد و بالندگی در اماکن مذهبی به کار می روند. می توان گفت نقوش اسلامی مانند هندسی، اسلیمی و ختایی خاستگاه گیاهی دارند. ساختار و فرم ظریف، زیبایی و تنوع رنگ و شکل گیاهان باعث شده است تا هنرمندان به آن ها توجه ویژه ای داشته باشند. نقوشی مشابه در گروه پیچش های اسلیمی در تزیینات کاشی کاری مسجد جامع یزد با نقوش زیلو و سفال میبد دیده می شود که شاید از نظر نام و گروه نقش مشابه نباشند، اما ظاهری شبیه به هم دارند، به حدی که می توان آن ها در یک گروه دسته بندی کرد.

نقوش گیاهیِ سفال های میبد

سفال سازان از گذشته تاکنون علاوه بر خطوط هندسی از گیاهان نیز برای تزیین و شکل سازی الهام می گیرند. در سفال های میبد، نقوش گیاهی در مجموعه نقوش اصلی قرار ندارند و به نوعی نقوش فرعی محسوب می شوند و به عنوان نقوش کمکی فضاهای خالی در بین نقوش اصلی را پُرمی کنند. در بین نقوش تزیینی به کار رفته بر روی سفال ها می توان شاخه های دوتاچند برگی، برگ های ریز و درشت، گُل های گرد، درختچه های شبیه به درخت زندگی و گل های شاه عباسی را مشاهده کرد.

نقش بُته جقه

بته جقه یکی از نقوش روی ظروف سفالی است که می توان آن را سیر تحول سرو به بته دانست. سرو در دوران باستان درخت مقدس و نمادی از خرمی و سبزی همیشگی بود و جنبه تزیینی نداشت، اما در دوران اسلامی به نوعی نقش تزیینی تبدیل شد. نقش سرو را می توان بیشتر روی سفالینه های متعلق به قرن های نهم/ سوم که در شهرهای گرگان، نیشابور و ری به دست آمده است، مشاهده کرد. نقوش بته جقه به صورت هم اندازه و در جهت های مختلف به کار رفته و هر کدام با شاخ و برگ و گل تزیین شده و لابه لای آن ها نیز از نقوش گیاهی پر است.

نقوش گُل های چندپَر

یکی دیگر از نقوش به کاررفته بر روی سفالینه های میبد، گل های چندپَرند که به صورت نقوشی ریز به کار رفته اند. بر روی یکی از ظروف سفالی می توان ترکیبی از گل های شاه عباسی و نقش پرنده در میانشان و بر روی ظرفی دیگر، برگ های سوزنی و گل با رنگ های آبی، سبز و قهوه ای بر زمینه سفید را مشاهده کرد.

نقوش هندسی سفالینه ها

در تمام هنرهای اسلامی اصول هندسه به کار رفته است و به صورت نمادین با مفاهیم کیهانی و فلسفی ارتباط دارد. نقوش هندسی بر پایة فرم های اصلی یعنی دایره، مربع، مثلث، مستطیل، لوزی، بیضی و ذوزنقه شکل می گیرند و با تکرار واحدهای مربع، مثلث و دایره به صورتی زیبا و ساده ایجاد می شوند. هنرمندان در هر منطقه، هرچه در اطراف خود می دیدند را در آثار خود به کار می بردند. در آثار هنری شهر یزد اغلب اشکال مثلث، لوزی و مربع در حاشیه کاشی کاری ها، زیلو و سفال میبد به کار رفته است. لوزی یا مثلث، تپه و کوه های کم ارتفاع شنی را برای بیننده تداعی می کند. نقوش شکسته مربع و لوزی یکی از اصلی ترین تزیینات در سفالینه های میبد محسوب می شوند و سفال های میبد با نقوش مربع و لوزی شکل با ضربدری در میان مربع، شناخته شده اند.

نقش چادرشبی

یکی از نقوش خاص میبد، نقش “چادرشبی” است که بر روی آثار زیادی (مخصوصا ظروفی که در زندگی روزمره کاربرد بیشتری دارند) به کار رفته و در رنگ آمیزی آن، رنگ های آبی و قهوه ای و به صورت بسیار محدود رنگ های زرد و مشکی استفاده می شود. با قرار گرفتن مربع های کوچک در کنار هم و رنگ آمیزی آن ها به صورت یک در میان، این نقش ایجاد می شود. اغلب نیز این طرح را بر روی زمینه سفید می زنند. همچنین به کار بردن نوارهای باریک حاوی اشکال لوزی در حاشیه این طرح، آن را زیباتر جلوه می دهد.

نقش چلیپا

نقش چلیپا چهار جهت و چهار رأس دارد. عدد چهار به عنوان عدد تکامل و تعادل، در تمام ادوار مقدس و محترم بوده است. این عدد با استواری و تعادل نقشِ چلیپا، هماهنگی دارد. نقشی بر روی سفال های میبد دیده می شود که از لحاظ ظاهری شبیه به چلیپایی است که گُلی در مرکزش و برگ هایی کوچک در چهار طرف آن قرار دارد که در اطرافش نیز لوزی هایی کوچک با رنگ لیمویی و آبی لاجوردی به کار رفته است. در سفالگری میبد، به این نقش “پتویی” گفته می شود که فرم آن برگرفته از نقش کهن چلیپا است که با نقوش گیاهی گل و برگ ترکیب شده است.

درخشش نقش شمسه بر روی سفال

نوعی دیگر از تزیینات در سفالینه ها، “گره ها و شمسه ها” هستند که متأثر از معنویت اسلامی ایجاد شده اند و ارتباط زیادی با خدا، آسمان و نور دارند. شمسه به صورت طرحی از خورشید (نقش خورشید یکی از قدیمی ترین و جاودانه ترین نمادهاست)، نمادی از حقیقت نور خدا است.

خورشید خانمِ سفال میبد

در دوره های پیشین، نقش خورشید یکی از نقوش تصویری رسمی ایرانیان بوده است که اکنون به صورت نقش و نگاری میانه به کار می رود. نقش “خورشیدخانم” دارای چشمانی کشیده، گونه هایی برجسته، بینی کوچک و فرق باز شده است که به کار بردن اشکالی در اطراف دایره میانی، گرما و نور خورشید را تداعی می کند. وجود نقش خورشیدخانم روی سفالینه های میبد و لالجین، بیان کننده سابقه تاریخی این نقش است. استادکاران میبدی با استفاده از نقوشی مانند ماهی، پرنده و نقوش تزیینی دیگر، اطراف نقش خورشید خانم را پُر می کنند.

از جمله ویژگی های این نقش می توان به سادگی، صداقت و شادی موجود در آن اشاره کرد. این نقش با رنگ آبی ملایم بر روی زمینه سفید کشیده می شود. خورشید خانم برای اولین بار در شهرستان میبد توسط هنرمند سفالگر “مرتضی آقایی”، بر روی سفال و سرامیک نقش زده شد که اکنون یکی از نقوش رایج و شاخص و بومی منطقه یزد محسوب می شود. در سال 1350 ه.ش، نقش خورشید خانم در نمایشگاه جهانی مونیخ آلمان توانست مدال طلا و جایزه جهانی صنایع دستی را به دست آورد.

رنگ آمیزی سفال ها

در فرهنگ ایرانی، رنگ ها به صورت نمادین به کار می روند و هر رنگ مفهوم معنوی خود را دارد. به کار بردن رنگ ها در هنر بیشتر جهت یادآوری واقعیت آسمانی هرچیز است، نه تقلید رنگ های طبیعی اجسام. از گذشته های دور برای تزیین بناها از رنگ هایی مانند آبی (نشانه آسمان)، سفید (نشانه آب) و زرد (نشانه زمین) استفاده می شده که بیننده با مشاهده آن احساس آرامش و تعالی می کرده است. قبلا رنگ ها به صورت محدود به کار می رفتند، مثلا آبی فیروزه ای و سبز.

در لابه لای نقوش کاشی کاری مسجد جامع، زیلو و سفال های میبد، ترکیب بندی دو رنگ آبی لاجوردی و سفید دیده می شود که به انسان ها آرامش داده و روح را به سوی پاکی الهی هدایت می کند. رنگ سفید معانی زیادی مانند شادی، پاکی، خنک کنندگی دارد که هنرمندان از آن اغلب برای نشان دادن پاکی و خلوص بهره می برند. همچنین این رنگ نماد صلح نیز هست. در سفال های میبد رنگ لاجوردی کاربرد بیشتری داشته که نشان دهنده پهنه آسمان زلال کویر است. در گذشته این رنگ را از معادن کبالت شهر میبد تهیه می کردند.

پیشینه سفال های آبی و سفید در ایران

در نیمه دوم قرن هشتم ه.ق، همزمان با ورود ظروف چینی آبی و سفید به دنیای اسلام، برای نخستین بار سفالینه های آبی و سفید در ایران ساخته شدند. از دوره ایلخانی و در دوره های بعد مانند تیموری و صفوی، در مشهد، اصفهان، کرمان و کاشان با تاثیر از نقش مایه های چینی، ساخت این سفال ها در ایران گسترش و توسعه پیدا کرد. همچنین با ورود اروپاییان، در شهرهای یزد، کرمان و مشهد ساخت سفال آبی و سفید رواج یافت. سفالگری در ایران بعد از دوران صفویه با حمله افغان ها و ورود ظرف چینی به کشور، از رونق افتاد و ساخت این ظروف به صورت محلی در یزد، همدان، شهرضا، سیستان و بلوچستان، خراسان، کرمان، اصفهان، شیراز و تبریز به حیات خود ادامه داد و هنرمندان به ساخت ظروف تجملی روی آوردند.