معماری خانه های یزد
خانه؛ واژه ای آشنا که فارغ از هر زبان و فرهنگ و ملیت و محل زندگی، نخستین معنایی که در ذهن می نشاند، آرامش است. مکانی خصوصی که خانواده در آن تعریف می شود. محلی امن به دور از هیاهوی بیرون. ما ایرانی ها معتقدیم هیچ کجا خانه ی خود آدم نمی شود، هرکجای جهان که بروی در نهایت دوست داری برگردی گوشه ی دنجِ خانه ات، به همین دلیل از دیرباز خانه ها از اصیل ترین موضوعات معماری در ایران به شمار می آمده اند. در شهری مانند یزد اما به دلیل موقعیت جغرافیایی خاص، آب و هوای گرم و خشک، همجواری با کویر، تابستان های گرم و سوزان و زمستان های سرد و خشک، طوفان های شن و بسیاری موارد دیگر، سبک معماری قدری خاص تر به وجود آمد؛ معماری خاص، اصولی، ماندگار و بی نظیر. معماری که براساس اقلیم، فرهنگ و سبک زندگی مردمان این دیار در دنیا منحصر به فرد است. خانه های یزدی علاوه بر زیبایی بصری و معماری چشم نواز، هر کدام برای خود داستانی خاص دارد که دنیای پر رمز و راز آنها را به ما می شناساند. بدون شک خانه های قدیمی با معماری اصیل و خاصِ مناطق گرم و خشک از زیباترین جاذبه های گردشگری این شهر به شمار می آیند.
در ادامه با ماهیت و معماری خانه های یزدی و بخش های مختلف آن آشنا می شوید:
رابطه اقلیم و معماری در شهرهای کویری
شهرهای کویری به دلیل اقلیم ِخاص، معماریِ خاص خود را دارند. بناها و بافتِ شهر یزد بارزترین، زیباترین و اصیل ترین نمونه های معماری اقلیمِ گرم و خشک است. آب انبارها، خانه های درهم تنیده و رمزآلود با اجزای حیرت انگیز و دیواره های بلند و خشتی، طاق ها، حوض های وسط حیاط و درختان زیبا برای گریز از آفتاب سوزان و باد و لذت بردن از تابستان های گرم، کوچه های باریک و پیچ در پیچ و بادگیرهایی که بعد از پیچ هرکوچه به چشم می آیند، شاخصه های این سبک معماری هستند، سبکی که تمام نیازهای مردمان این منطقه را درنظر گرفته و در تمام سازه های خود به آنها پاسخ داده است. در یزدِ قدیم خانه ها رو به قبله ساخته شده و جهت ساخت خانه ها نیز شمال شرقی به جنوب غربی است، رنگ ها و مصالح به کار رفته نیز همگی متاثر از ویژگی های اقلیم گرم و خشک است. حتی در نقش و نگارها نیز تاثیر این اقلیم دیده می شود، برای مثال نقوش شمسه و چرخ خورشید را می توان نام برد. حتی جالب است بدانید نام بسیاری از قسمت های خانه ها مانند تابستان نشین، زمستان نشین و سرداب نیز از اقلیم و ویژگی های آن گرفته شده است.
اصول معماری در اقلیم گرم و خشک
در یزد خانه ها و حتی کوچه ها همگی بر اساس اقلیمِ گرم و خشک ساخته شده اند. در کویر زمستان ها سرد و سوزناک و تابستان ها گرم همراه با آفتابی سوزان دارد، به همین دلیل سرداب(زیرزمین خنک) برای روزهای گرم تابستان و اتاق کُرسی برای روزهای سرد زمستان در نظر گرفته شده است. حتی خانه ها نیز قسمت تابستان نشین و زمستان نشین داشتند. مصالح به کار رفته در ساختمان ها همگی با ظرفیت حرارتی بالا و بسیار مقاوم هستند. بادگیرها نیز در هدایت هوای بیرون به فضای داخلی ساختمان و خنک کردن و ایجاد هوای تازه در آن نقش مهمی داشتند. حتی رنگ های روشن به کار رفته در بنا نیز در امان ماندن از گرما را در نظر داشتند. به طور کلی تمام اجزای خانه های قدیمی براساس اقلیم و تابع شرایط آب و هوایی این منطقه شکل گرفته اند.
نمای کلی یک خانه قدیمی با رعایت اصول معماری کویر
بعد از گذر از کوچه های پیچ در پیچ و باریک، روبروی درب یک خانه قدیم می ایستیم؛ دو لنگه درِ چوبی روبرویمان نمایان می شود، هرکدام یک کوبه یا دَرکوب دارند، وسیلهای از جنس فلز یا گاه چوب که روی بدنه دَر نصب شده و با کوبیدن آن صاحبخانه از حضورمان مطلع می شود. یکی حلقه مانند با صدای زیر که مخصوص زن ها است و دیگری حالت چکشی و صدای بم دارد که مردها به وسیله آن حضور خود را اعلام می کردند. روبروی هر لنگه دَر سَکویی قرار دارد که از آن برای استراحت استفاده می شده است.
دَر که باز می شود، هَشتی خانه نمایان می شود. هشتی، اندرونی و بیرونی را از هم جدا می کند، سپس از راهرویی نسبتا باریک می گذریم و حیاط زیبای خانه خود را نشان می دهد. حیاطی زیبا با حوض و باغچه های سرسبز که دور تا دور آن را اتاق ها با دَرها و پنجره های چوبی با شیشه های رنگی و تالار پُر کرده است. جالب اینکه بدانید، در خانه های سنتی یزد کف اتاق ها بالاتر از سطح حیاط قرار دارد که به گفته معماران این خانه ها این امر نشان دهنده اهمیت اتاق است. کف اتاق ها همگی از آجر هستند و روی دیوارهای گچی طاقچه های کنده کاری شده خودنمایی می کند. معمولا فاصله میان دو راهرو با راهرو یا گاه با ایوان پُر می شده است. اختلاف محیطی ایجاد شده به طور خود به خود بین دو فضا مثل دو اتاق سلسله مراتب را در بافت سنتی ایجاد می کند. یک مسیر از این سلسله مراتب، از خارج به داخل حیاط و از آنجا به اتاق های خصوصی و از مسیر تختگاه تا آستانه ی دَر و سرانجام به تمام اتاق ها راه می یابد. مسیر دیگری نیز از حیاط به راهرو از آنجا به آستانه ی دَر و در نهایت به اتاق می رسد. همین سلسله مراتب است که زیبایی این خانه ها را دوچندان کرده و شاهکار معماری را رقم زده است.
جهتِ خانه ها
جهت خانه ها را براساس نور خورشید و قبله می ساختند. خانه های در معماری سنتی یزد زمستان نشین و تابستان نشین داشتند. وجه شمالی متعلق به زمستان نشین، وجه جنوبی متعلق به تابستان نشین و فضاعایی خدماتی و آنهایی که از اهمیت کمتری برخوردار بودند در دو وجه شرق و غرب ساخته می شدند. در اکثر قریب به اتفاق خانه های سنتی، محور اصلی بنا، محور شمالی جنوبی بودند، زیرا موقعیت مناسبی برای برخورداری از نور خورشید داشت و در زمستان گرمای مطبوع و در تابستان از سایه و خنکی برخوردار بود.
در ادامه اجزای یک خانه کاملا سنتی در بافت تاریخی یزد را به طور کامل شرح می دهیم:
اجزای یک خانه قدیمی و کاملا سنتی در بافت تاریخی یزد
یک خانه کاملا سنتی از قسمت هایی مانند: سَکو، سَردر، کوبه دَر، هَشتی، دالان، بیرون خانه یا اندرونی، شاه نشین، گوشواره، نِشیمن، اتاق کار، اتاق خواب، اتاق ناشتا، تَختگاه، زمستان نشین، پَنج دَری، سه دَری، بالاخانه، اتاق کُرسی یا کُرسی خانه، تابستان نشین، تالار، تالار تنبی، حوضخانه، پایاب، زیرزمین، آبدارخانه، منبع آب یا آب انبار خصوصی، مَطبَخ، حیاط، حیاط خصوصی (نارنجستان)، باغچه یا گودال، سَرابستان، بادگیر، اُرُسی، ایوان، بهارخواب، بام، توالت و حمام و پَستو تشکیل شده است، اجزایی که هر کدام برای خود داستانی دارد.
سَکو
دو سکوی قرار گرفته روبروی دو لنگه دَرِ ورودی خانه ها را سَکو می گویند. سَکوها محلی ست برای استراحت و یا گپ و گفت با یکدیگر. در گذر از محله های قدیمی شهر یزد همچنان زنانی را می بینی که روی سکوها روبروی یکدیگر نشسته اند و تا دمِ غروب گرمِ صحبت هستند. این زنان، تاریخ گویای این شهر هستند و این سَکوها بهترین شاهد اتفاقاتِ شهر.
سَر دَرِ ورودی
بالای دَر یا همان سَر دَرِ خانه ها هلال مانندی است مزین به کاشی کاری و یا نقش و نگارهای گچی. نکته جذاب سَردَرها نقش و نگارها و گاه نوشته ها و آیات و روایت های نقش بسته روی آن ها است که این هلال تزیینی را زیباتر می کند. به گفته صاحبان یکی از این خانه ها، سَردرها و نقش و نگارهای روی آن ها اصلی ترین بخش بیرونی خانه هستند که خبر از مقدار دارایی صاحبخانه را می دادند. خوش سلیقگی طراحان این خانه ها در سَردَرها نیز خودش را نشان داده، زیرا به گونه ای ساخته شده اند که تابستان ها از تابش مستقیم نور خورشید و در زمستان ها همانند چتر از باریدن برف و باران و خیس شدنتان جلوگیری می کند. سَردَرها گاه آنقدر باسلیقه ساخته شده اند که پیش از ورود هم می توانی آن خانه رویایی را در ذهنت تصور کنی.
کوبه دَر
دَرهای ورودی چوبی خانه های قدیمی از دو لِنگه دَر تشکیل شده اند که هر کدام برای خود کوبه ای دارد. کوبه یکی از لِنگه ها حلقه مانند است با صدایی زیر که مخصوص زنان است و کوبه لِنگه ی دیگر حالت چکشی دارد با صدایی بم که مردان از آن استفاده می کنند. این کوبه ها صاحبخانه را پیش از باز کردن دَر آگاه می کردند که جنسیت آنکه کوبه را می کوبد چیست. جنس کوبه ها معمولا از آهن و گاه از چوب بود.
هَشتی یا کِریاس
کِریاس ورودی خانه است. این قسمت از خانه فضایی سرپوشیده است که بلافاصله بعد از دَرِ ورودی قرار دارد و از آن سو به حیاط می رسد. این فضا در واقع محدوده ای است که باعث می شود فضای درونی خانه و کوچه از هم جدا شوند و نه تنها حریم خانه را حفظ می کند بلکه مسیر ورودی خانه را به دو یا چند جهت تقسیم می کند. این فضا معمولا به شکل مربع، مستطیل و هشت ضلعی ساخته می شد. این فضای کوچک که گاه تعبیر حیاطچه بیرونی هم برای آن به کار برده می شد، اگر کسی برای مثال خبری کوتاه آورده بود و نمی خواست مزاحم حریم خصوصی اهالی منزل شود و از سوی دیگر می خواست این خبر را مخفیانه اعلام کند و به گوش اهالی بیرون از منزل هم نرسد از این فضا استفاده می نمود. البته نگران نباشید؛ سَکوهای دیواری کِریاس چاره گفتگوهای طولانی هستند. این فضای مجزا از خانه را با معنی آرامگاه، طاق، ایوان، رواق و آسمانه نیز آوردهاند. البته گاه هَشتی ها میان چند خانه مشترک بود که به آن هَشتی مشترک می گفتند.
هَشتی مشترک
در برخی محله ها گاه چند فامیل یا نزدیکان یک هَشتی مشترک میان خانه های خود می ساختند تا فضایی باشد برای صحبت کردن و دورهمی های عصرانه و بازی بچه ها.
معماری هَشتی
در اکثر مواقع در سقف هَشتی ها نورگیری دایره ای شکل وجود دارد که از میان آن نورِ اریبی کف زمین پخش و روشنی بخش این فضا می شود. در این صورت اگر هشتی خانه مزین به نقش و نگارهای گچی و یا تزیینات معماری دیگری باشد، فضایی رویایی و زیبا را به صاحبان خانه هدیه می دهد. سقف هَشتی ها گنبدی شکل است، معمولا فانوسی هم کنار هَشتی قرار داشت یا به دیوار آن آویزان بود تا شب ها در صورت نیاز از آن استفاده شود. هَشتی ها با دالانی کوتاه یا گاه بلند به کوچه متصل می شدند.
دالان
دالان راهرویی است که بعد از گذر از هشتی تو را به حیاط خانه می رساند. این راهروها گاه طولانی و پر پیچ و خم و گاه کوتاه هستند. دالان ها در واقع فضاهای خانه را ساماندهی می کردند و باعث ارتباط آن ها با هم می شدند.
اَندرونی یا اَندرون
این بخش به عنوان فضایی برای زنان، فرزندان و خدمتکاران خانه البته در خانواده های ثروتمند به کار برده می شد. این فضا با دیوارهایی بلند از فضای عمومی خانه جدا می شد تا از دید نامحرمان حفظ شود. خانه ثروتمندان معمولا به دو بخش داخلی و عمومی تقسیم می شد. بیرونی، فضای عمومی خانه و معمولا متعلق به مردان بود و اندرونی گاه از طریق پرده ای ضخیم و گاه توسط دَر، دالان یا راهرو و پس از آن به بیرون راه پیدا می کرد.
شاهنشین
در شمال اندرونی فضایی بزرگ تر و آفتاب خور قرار داشت که به آن شاه نشین می گفتند. ارتفاع این اتاق معمولا دو برابر دیگر اتاق های خانه است و سقفی نیم گنبدی دارد و قرار گرفتن سقف در قسمت بالای ارتفاع، باعث خنک شدن اتاق می شود. این فضا که با نام سه دَری و پنج دَری نیز شناخته می شود، یک اُرُسی(پنجره) بالا رو با شیشه های رنگی نیز داشت، اتاق و سقف آن نیز با تزئیناتی دیدنی از جمله نقاشی های زیبا، گچ بری ها و آیینه کاری مزین شده است. علاوه بر این تزیینات انعکاس اشعه های آفتاب از سطح آب به شیشه های رنگی اُرُسی، طرحی بی نظیر روی سقف گنبدی نقش می بندد و همچنین انعکاس نور بر شیشه ها نیز فرشی رنگین بر کف اتاق پهن می کند. هوای خنک شاه نشین نیز مربوط به حوض بزرگی است که دقیقا روبروی آن قرار دارد، با این تمهیدات هوای داغ به سمت بالا و طاق نیم گنبدی می رود و هوای خنک بین شاه نشین و حوض جریان دارد.
گوشواره
اتاق های گوشواره کوچکتر از شاه نشین و در دو طرف آن قرار دارند. زمانی که تعداد مهمانان شاه نشین بیش از ظرفیت آن بود، دَرهای اتاق های گوشواره را باز می کردند و اینگونه فضای شاه نشین گسترش پیدا می کرد. در برخی بناها نیز نوازندگان در اتاق گوشواره مینواختند. این فضا برای اجرای گنبد و تبدیل مربع به هشت ضلعی است. پیش آمدگی کنج داخل بنا که با کمک آن میتوان مقاطع چهار ضلعی را به ۸، ۱۶، ۳۲ و در نهایت به دایره تبدیل کرد.
نِشیمن
نشیمن در گذشته نیز همان معنای امروزی خود را داشت یعنی؛ اتاقی که نسبت به شاه نشین ساده تر بود و برای دور هم جمع شدن خانواده و مهمان های نزدیک و صمیمی از آن استفاده می شد. پنجرههای این اتاق تا کف ادامه داشت تا افرادی که روی زمین نشسته اند، دید کافی به بیرون داشته باشند.
زمستان نشین
قسمتی از خانه که به اصطلاح در زمستان آفتاب گیر است را زمستان نشین گویند. این قسمت از خانه در وجه شمالی حیاط و معمولا با پنجره های اُرُسی برای ورود نور بیشتر ساخته شده است و در زمستان آفتاب به صورت مایل به اتاق ها می تابد. زمستان نشین روی محور اصلی خانه قرار گرفته است. سه دَری، پنج دَری و شکم دریده فضاهای این قسمت را تشکیل می دهند دو فضای ارتباطی نیز می تواند راهرو یا تختگاه باشد.
قسمت های زمستان نشین
سه دَری، پنج دَری، بالا خانه، اتاق کُرسی یا کُرسی خانه، طهرانی
پَنجدَری
در خانه های اصیل ایرانی پنج دَری به عنوان اتاق اصلی خانه در نظر گرفته می شده است. این اتاق که از اتاق های دیگر بزرگ تر است، اغلب رو به حیاط است و ۵پنجره بزرگ و به هم پیوسته نیز دارد و همان اتاق پذیرایی امروزی است. از قسمت های اصلی این اتاق می توان به تو رفتگی داخل پنج دَری ها با سقف نیم گنبدی اشاره کرد که کمی از سطح زمین بالاتر است و جایگاه بزرگِ خانه یا مهمانان به حساب می آمده است.
سه دَری
به اصطلاح امروزی اتاق خواب است با سه دَر رو به حیاط. اتاقی که تقریبا هیچ فضای بیهوده ای در آن وجود ندارد. پستویی نیز همراه با گنجههای عمیق دَر دار قرار داشت و جایی بود برای قرار گرفتن رخت خواب ها. در طاقچه ها نیز وسایلی مانند آینه و جانماز و کتاب می گذاشتند.
بالاخانه
اتاقی بالای خانه معمولا بالای تالار که گاه به عنوان انباری هم از آن استفاده می شد.
اتاق کُرسی یا کُرسی خانه
این اتاق در قسمت زمستان نشین خانه قرار دارد که در گذشته در آن کُرسی قرار می دادند و سعی می شده است از دَر و پنجره رو به حیاط کم تر در آن استفاده شود. در بعضی خانه ها در وسط اتاق چالِ کرسی( مکانی مخصوص قرار دادن کرسی) قرار داشته است.
تابستاننشین
این فضا در قسمت جنوبی حیاطِ خانه ساخته شده است و دلیلِ آن در امان ماندن از تابش مستقیم نور خورشید و گرمای آزاردهنده آن در تابستان است. تالار بخشی از این قسمت؛ فضایی نیمه باز رو به حیاط که بهترین مکان برای شب و روزهای تابستانی است. فضای زیبای حیاط، باغچه های سرسبز و حوضِ پُر آب فضایی چشم نواز را رقم می زنند. این حیاط که به حیاط مرکزی معروف است؛ یکی از اصلی ترین فضاهای خانه در معماری سنتی به شمار می آید؛ با اینکه اتاق ها، تالار، مطبخ و اکثر فضاها دور تا دور این فضا قرار دارد، اما به گونه ای طراحی شده است که از امنیت کامل برخوردار است و ساکنان به راحتی می توانند دور از چشم غریبه ها با آرامش در این فضاها رفت و آمد کنند.
قسمت های تابستان نشین خانه
تالار، تالار طنبی، حوض خانه، پایاب، زیر زمین
تالار
تالار فضایی نیمه باز و تقریبا وسیع رو به حیاط مرکزی است که در شب ها و روزهای تابستان بهترین مکان برای استراحت و یا پذیرایی از میهمانان است. گاهی نیز تالارها با اُرُسی های پنج یا هفت دَری با حیاط ارتباط داشتند. تزیینات این قسمت از خانه نیز بسیار زیبا است که از آن جمله می توان به گچ بری ها و آیینه کاری و یا حتی نقاشی های چشم نواز اشاره کرد.
تالار تنبی (طنبی)
تالاری بزرگ برای ایام تابستان و نام دیگر آن بادغر یا عمارت بادگیر است.
ویژگی ها
تالاری با هوای خنک و منظره ای زیبا با سقفی گنبدی و بلند که گاه دارای بادگیر هم بوده است. بالای تالار غالبا بلندتر از کف بوده و مانند سکویی برای نشستن استفاده می شده است. به این قسمت از تالار صدرمجلس و شاه نشین می گفتند. تالار از دو سمت چپ و راست از طریق یک دَر به راهرو راه پیدا می کرد و در بالای دَرهای راهرو مُشبک اُرُسی نصف می شد و از این طریق هوا جریان پیدا می کرد. این تالار به دلیل فضای زیبا به عنوان مهمان خانه و همچنین به دلیل هوای مطبوع به عنوان مکانی برای استراحت استفاده می شده است.
حوض خانه و سَرداب
سرداب، زیرزمینی است در زیر تابستان نشین و تالار که اغلب یک حوض در آن قرار دارد. معمولا انتهای بادگیرها به این فضا می رسد و همین باعث می شود باد از روی آب حوض عبور کند و هوایی خنک و مطبوع را به ارمغان آورد.
پایاب
نمونه عالی آن را در یزد می توان در مسجد جامع و البته بسیاری از خانه های تاریخی آن دید. پایاب محلی است برای دسترسی به آب قنات در حیاط خانه ها و مساجد. مکانی بسیار خنک که حتی از آن به عنوان یخچال و برای نگهداری موادغذایی استفاده می شده است. هوای این قسمت از خانه گاه قدری مطبوع بود که حتی برای استراحت و خوابی راحت نیز مورد استفاده قرار می گرفت. به طور معمول این مکان هَشتی است که با کُلمبه پوشانده شده و در مسیر قنات در مرکز آن حوضی ساخته می شده است.
زیرزمین
زیرزمین ها در زیر تابستان نشین در وجه جنوبی خانه قرار دارند و از هوایی بسیار خنک برخوردار بودند که این خنکی را قرار گرفتن در مسیر قنات و گاه وجود حوض کوچکی که آب قنات وارد آن می شد و از طرف دیگر خارج، دو چندان می کرد. البته در این صورت به آن حوضخانه می گفتند. زیرِ بخش زمستان نشین نیز در وجه شمالی خانه نیز زیرزمینی کوچک قرار دارد. اهل خانه همچنین از زیرزمینی که در قسمت تابستان نشین قرار داشت، زمانی که دمای هوا به شدت بالا می رفت، به دلیل خنک بودن نسبت به فضاهای دیگر خانه استفاده می کردند.
مَطبَخ
مطبخ همان آشپزخانه امروزی است. بدون پنجره و در پشت اتاق ها قرار دارد. از امنیت کامل برخوردار بود و به علت نداشتن پنجره نور خود را از سوراخ هایی که در سقف تعبیه شده بود، تامین می کرد. در مطبخ ها که معمولا نزدیک چاه آب و آب انبار ساخته می شدند، محلی برای ذخیره چوب، پخت و پز تعبیه می شد. اکثر مَطبَخ ها تنورِ نان هم داشتند.
حیاط در معماری خانه های یزد
حیاط، فضایی باز که در طراحی آن حوض، درختان و گل های رنگارنگ و مناسب با آب و هوای کویر نقش مهمی دارند. حیاظ مکانی است برای استراحت کردن، دور هم جمع شدن ها، گپ و گفت و شادی کردن ها و برگزاری مراسم های عروسی و عزاداری. به جز اینها حیاط به عنوان فضای اصلی فضاهای گوناگون دیگر خانه را نیز ساماندهی می کند و همگی دور تا دور آن شکل گرفته اند. البته وسعت خانه در طراحی فضاهای خانه نقش مهمی دارد. برای مثال معمولا خانه های وسیع که متعلق به قشر مرفه جامعه بوده است، دو حیاط به نام های اندرونی و بیرونی داشتند. حیاط بیرونی؛ فضایی خصوصی است که در دید نیست و بیش تر برای مثال افرادی مانند روحانیون رده بالا و یا تجارِ بزرگ چنین خانه هایی داشتند، آن هم برای استفاده های خاص. خانه ملک التجار، خانه شفیع پور (میرزا شفیع)، خانه لاریها، خانه آیتالله صدوقی، خانه آسید هاشم آقا (نجفی یزدی)، خانه مرتاض (علی آقا شیرازی) از جمله خانه هایی است که حیاط بیرونی دارد.
حیاط خصوصی یا نارنجستان
حیاطی کوچک(بر اساس اصول معماری فضای مربعی ۹قسمتی که در هر گوشه آن فضایی برای مثال؛ سه دَری قرار داشت) در اندرونی خانه که در باغچه آن نارنج و درختان و گیاهان دیگر پرورش می دادند و حتی بعضی افراد روی آن را پوش می کشیدند و با این کار از گیاهان در برابر سرمای سوزناک زمستان محافظت می کردند. در نارنجستان دما همیشه بالای صفر بوده است. نارنجستان به دلیل خصوصی بودن معمولا در محورهای اصلی خانه ساخته نمی شد.
باغچال یا گودال باغچه
گودال باغچه در وسط حیاط مرکزی ساخته می شده است و برای دسترسی راحت تر به آب قنات و همچنین خاک مورد نیاز خشت های استفاده شده در بنا، تقریبا یک طبقه داخل زمین ساخته می شده است. در گودال باغچه درختانی مانند انار و انجیر می کاشتند. جالب اینکه در کویر برای عایق شدن خانه ها در برابر صدا و حرارت و دسترسی راحت تر به آب قنات و همچنین مقاومت بیشتر بنا، آن ها را گود می ساختند.
سَرابستان
ییلاقی کنار خانه. سرابستان متعلق به طبقه مرفه جامعه بوده و باغ کوچکی است کنار خانه که به دلیل وجود درختان و گیاهان، آب و هوای خانه را مطبوع و معتدل نگه می داشته است.
بادگیر
بادگیر سازه ای بلند با دریچه هایی در بالای آن که در نقاطی از خانه ها ساخته می شد تا باد را به داخل خانه بیاورد. عملکرد بادگیرها هدایت کردن هوای بیرون به فضای داخلی ساختمان و خنک کردن و ایجاد هوای تازه در آن است. در کنار کاربرد اصلی بادگیرها که خنک نگه داشتن آبِ آب انبارها بود، جهت تهویه هوا، برای خانه های مسکونی، مساجد و سایر بناها نیز ساخته می شد. وجود بادگیرها در اندازه ها و اشکال مختلف در ایران، به دلیل تنوع آب و هوایی در کشور به ویژه در مناطق حاشیه کویر و جنوبی آن است. هم چنین هر معمار در ساخت بادگیر زیبایی آن را نیز در نظر می گرفت.
طرز کار بادگیر
زمانی که باد می وزد هوا از طریق دهانه های بادگیر وارد ستون آن می شود. در وسط این ستون دیوار حایل نازکی وجود دارد که فشار هوا را کاهش می دهد تا باد کم تری از سایر دهانه های بادگیر خارج شود. سپس هوای وارد شده، از طریق مجرای بادگیر که به سقف اتاق یا تالار راه دارد به داخل ساختمان منتقل می شود. اغلب برای این مجرا، دریچه هایی چوبی می ساختند تا در مواقعی که نیاز به بادگیر نبود مانند ایام سرد سال، آن ها را ببندند تا هم از ورود هوای سرد به داخل ساختمان جلوگیری کنند و هم از ورود حشرات و پرندگان کوچک.
انواع بادگیر
اردکانی(یک طرفه)، کرمانی(دو طرفه)، بادگیرهای سه طرفه، یزدی(چهار طرفه)، دو طبقه که به مرور زمان تعداد وجوه این بادگیر به شش و هشت نیز افزایش یافت که بادگیر هشت طرفه “باغ دولت آباد” با ۳۳۸۰ متر ارتفاع از سطح زمین از زیباترین و بلندترین آن ها است.
منبع آب یا آب انبارهای خصوصی
بعضی از خانواده های ثروتمند درون خانه خود آب انبار داشتند و مخزن آن زیر ساختمان یا حیاط ساخته می شد. راه دسترسی به آن نیز از طریق “پایاب” بود. اغلب برای تهویه هوای مخزن، هواکش یا بادگیری نیز برای آن می ساختند. ظرفیت مخزن این آب انبارها گاه به اندازه ای بود که برای مصرف چند سال یک خانواده کافی بود.
ماهیت آب انبار
آب انبار حوض یا استخر سرپوشیدهای است که برای ذخیره آب معمولاً در زیرِ زمین در شهرها، روستاها، دِژها، مسیرهای کاروان رو (در رباط ها و کاروان سراها) و در دل کوه ها ساخته می شد. به این شکل دسترسی به آب در روزهای کم آبی، زمان محاصره توسط دشمن و استفاده از آب خنک در تابستان آسان تر بود. به آب انبار، اَنباز، حوض انبار، سردابه، بِرکه، مَصنَع، مَنبَع و گاه آبدان نیز گفته می شد. در گویش یزدی، آب انبار را “اومبار”می نامند. طبق تحقیقات انجام شده از گذشته دور تا زمان قاجار به آب انبار “مَصنَعه” می گفتند.
اُرُسی
اُرُسی پنجره ای مشبک که بر اساس طراحی منحصرفردی که دارد، برای باز شدن باید به طرف بالا کشیده شود. یعنی ساختار کلی پنجره ها در این نوع شکسته شده و دیگر پنجره روی پاشنه گَرد نمی گردد. این نوع پنجره بیش تر در قسمت تابستان نشین خانه ساخته می شد. این پنجره های بسیار بزرگ که به اندازه یک دیوار اتاق است، با شیشه های رنگی کوچک با اشکال هندسی به طور کامل پوشیده شده است دلیل آن هم علاوه بر زیبایی که البته رکن دوم ساخت بود، اجازه ندادن به عبور مستقیم نورِ خورشید، پراکنده شدن آن و اینکه جلوی سوزناکی آن گرفته شود. نورِ رَد شده از این شیشه های رنگی بسیار زیبا، ملایم و چشم نواز است.
اِیوان
ایوان واژه ای پارسی است که در زبان های ترکی و عربی نیز به کار برده می شود. در قسمت بیرونی بنا قرار دارد و معمولا نسبت به اطراف خود بالاتر است. معمولا ایوان ها از سه طرف بسته هستند و به سمت میان سراها باز می شوند و متناسب با فضای بنا با طاق نماهایی زیبا ساخته می شوند. ایوان ها از زمان اشکانیان رواج پیدا کردند و فاخرترین آن ها نیز در مساجد و بناهای اسلامی به چشم می خورد و با طاق نماها و تزیینات زیبا از جمله مقرنس ها به عنوان یکی از زیباترین عناصر تزیینی معماری ایرانی به صورت گچ بری، کاشی کاری و یا آجرکاری ساخته می شود. ایوان ها به علت بهره مندی از فضای باز، از هوای مطبوعی برخوردار هستند، و به این دلیل که به صورت فضاهای ورودی و خروجی ساخته میشوند، علاوه بر اینکه باعث جریان یافتن هوا می شوند، از تابش خورشید نیز جلوگیری می کنند.
ایوان در خانههای سنتی
ایوان که بیش تر در معماری خانه های سنتی به چشم می خورد، فضایی است که از سه طرف بسته و یک باز و ارتفاعی بلندتر از سایر نقاط در نما دارد، طراحی و انواع گوناگونی نیز دارد: برخی بدون سقف هستند که به آن ها بهارخواب و البته در بعضی شهرها به آن مهتابی هم می گویند. نوع دیگر آن رَواق نام دارد که دارای ستون هایی گاه با تزیینات زیبا و عرضی کم هستند. ایوان خانه مانند یک واسطه عمل می کند که می تواند خانه را معرفی کند، زیرا قبل از فضای پشت خود به چشم می آید. چشم انداز ایوان خانه رو به حیاط است و به غیر از آن می توانی تمام فضای اطراف آن را نیز از نظر بگذرانی.
بهار خواب
فضایی بدون سقف که در بهار و پاییز در تمام ساعات شبانه روز بهترین مکان برای استراحت بود. بهارخواب در مجاورت حیاط و در طبقات بالاتر از اول ساخته می شد.
بام
همان سقف خانه است که همچون پوششی ساختمان را از گزندِ باد، باران، برف، گرما و سرما محافظت می کند. البته در گذشته ای نه چندان دور، بام ها عملکردی همچون حیاط خانه داشت و حتی شب های تابستان بهترین مکان بود برای خوابیدن اهل خانه البته با استفاده از پشه بند برای در امان ماندن از گزند حشرات. اطراف بام را معمولا توسط دیواره ای با ارتفاع حدود یک متر تا یک متر و نیم بالا می آوردند تا هم از خطرات احتمالی مانند سقوط جلوگیری شود، هم حدود آن مشخص و عملکردی مانند حیاط خانه پیدا کند و همچنین در ساعاتی از روز قسمتی از بام از سایه ی آن بهره مند شود و فضای داخل خانه نیز به واسطه همین سایه خنک تر شود. بدون شک در گذشته می توان بام ها را شاخص ترین عنصر برخی از بناهایی دانست که ترکیب حجمی و شکل بام مهمترین عنصر قابل مشاهده از فاصله ای دور بوده است.
بام و اقلیم
بام خانه ها نسبت به دیگر اجزای خانه بیشتر تحت تاثیر شرایط و عوامل اقلیمی قرار می گیرد و البته مهم ترین بخش پوشش ساختمان نیز بهشمار میرود و به دلیل اینکه بیش ترین میزان پرتو خورشید را دریافت می کند محافظت از آن دشوارتر است، بنابراین نوع مصالح به کار رفته و نوع ساخت آن هم از اهمیت زیادی برخوردار است. در فصل زمستان نیز در شب، بام ها با ساطع کردن پرتوهایی با طول موج بلند از خود، بیشتر و سریعتر از دیوارها حرارت خود را از دست می دهند. البته در روزهای گرم تابستان قسمت داخلی خانه به شدت تحت تاثیر گرمای بام قرار می گیرد. بام ها در اقلیم گرم و خشک معمولا ترکیبی از بام های مُسَطَح و گنبدی هستند و خشت و آجر هم از عمده مصالح به کار برده در آن ها هستند.
پَستو
شاید یکی از جذاب ترین قسمت های خانه های یزدی با معماری سنتی از نظر آنهایی که در این نوع خانه ها رفت و آمد داشتند؛ مخصوصا کودکان، پستوی این خانه ها بود، فضایی پُر رمز و راز. اتاق هایی کوچک که در داخل برخی اتاق ها قرار داشت و بیش تر به عنوان انباری از آن استفاده می شد. حتی گاهی در داخل برخی از این پستوها، پستویی کوچک تر با دَری کوچک و مُجزا قرار داشت که در آن اشیای کوچک تر و حتی اسناد و اشیای گران قیمت خانه نگه داری می شد.
توالت و حمام
ساختار حمام در مناطق سرد و گرم و خشک تفاوت زیادی ندارد. فضایی بسته که باید حرارت داخل آن حفظ می شد. برای حفظ گرما در حمام معمولا آن را داخل زمین می ساختند، یعنی در سطحی پایین تر از سطح معمولِ گذرِ عمومی و جنس دیوارها نیز به گونه ای بود که مانند عایق حرارتی عمل می کرد. البته این را باید گفت که تا چند دهه قبل تعداد اندکی از خانه ها حمام داشتند و مردم از خزینه ها، بعد از آن حمام های عمومی و سپس حمام های نمره استفاده می کردند. قسمتی از حمام برای استحمام استفاده می شد و قسمتی دیگر برای تعویض لباس و خشک کردنِ بدن که به گرمخانه معروف بود. توالت ها نیز که بیش تر شبیه گودالی عمیق بود که البته نمونه آن هنوز نیز دیده می شود.
استفاده از آجر برای تزیین
اصلی ترین مواد به کار رفته در معماری سنتی خانه های یزد خِشت و گِل است، اما آجر نیز در کنار اینها ترکیب زیبایی را رقم زد و مورد استقبال قرار گرفت. به خصوص برای تزیین در کنار کاشی ها و گچ بری ها و تزیینات خِشتی. استفاده از آجرهای نقش دار از دوره ایلخانیان در تزیینات خانه ها و اماکن به طور محدود و در دوره قاجار در شهرهای تاریخی همچون یزد رواج پیدا کرد. سَردشرخانه ها، کنگره بام ها، سقف ایوان ها، ستون ها، کفِ حیاط و حتی بادگیرها، مکان های متداول برای استفاده از آجرهای تزیینی بود. البته آجر در آن زمان نسبت به خِشت و گل قیمت بیش تری داشت و به همین دلیل استفاده از آن محدود بود. البته زرتشتیان آجر را ترکیبی از چهار عنصر مقدسِ آب، خاک، باد و آتش می دانستند و از آن در معماری خانه هایشان استفاده می کردند.
یزدیبندی
این پوشش یکی از مهمترین عناصر معماری ایرانی با کاربرد اغلب تزیینی که نمونه های در اماکن تاریخی یزد دیده می شود. یزدی بندی یکی از انواع کاربندی است که از لحاظ هندسی و ساختاری، تلفیقی از رســمی بندی و مقرنس اســت و پوشش قوسی شکل ورودی ها در زیرگنبدها، ایوانها و یا فاصله میان تویزه های باربر است.
خانه های یزدی معروف با معماری سنتی
خانه تهرانیها، خانه زرگر یزدی، خانه ملک التجار، خانه لاری ها، خانه کلاهدوزها، خانه محمودی ها، خانه حاج کاظم رسولیان، خانه شکوهی، خانه گلشن، عمارت خانه پدری(ابوالقاسم روهنی)، خانه اخوان سیگاری، خانه ملک زاده، خانه زرگر یزدی، خانه مشیرالممالک، خانه مرتاضیون، خانه نواب وکیل و… از جمله خانه های یزدی با معماری سنتی هستند که در گزارش های بعدی به طور کامل معرفی خواهند شد.
اجزای معماری خانه های قدیمی در سایر شهرها
شوادان
شوادان زیرزمینی است با عمق بسیار زیاد که در شهرهای دزفول و شوشتر با توجه به ویژگی خاک آنها در دلِ زمین با سقفی گنبدی و دیواری با پوششِ گچ حفر می شود. در بالاترین نقطه سقف نیز سوراخی است که معمولا به کفِ حیاط می رسد. شوادان با نام های بادکش، شبادان، شبابیک و خشیان نیز شناخته می شود. در این فضا که گاه ۶ تا ۷ متر در زیر زمین ساخته می شود می توان دمای یک یا حتی دو فصل قبل را تجربه کرد.
شبستان
در شهرهای شوشتر و دزفول به زیرزمینِ خانه ها که در عمق حدود دو متری ساخته می شد و پنجره هایی رو به حیاط داشت، شبستان می گفتند. شبستان ها حد فاصل شوادان و طبقه ی اول بودند. در کاخ های قدیمی به آن حرمسرا نیز گفته می شد. شبستان در مساجد، به فضایی برای نماز خواندن در دو طرف گنبدخانه با اطراف ایوان ها می گفتند.
شناشیل
شناسیل فضایی رویایی و بالکن مانند با نرده هایی مشبک و ساخته شده از چوب که بیرون از خانه و روی معبر عمومی ساخته می شود. زیباترین نمونه های آن را در شهرهای جنوبی کشور به خصوص در شهر زیبای بوشهر می توانید ببینید.
آب سَرا
بناهایی در میان استخر یا دریچه با آب و هوایی بی نظیر و چشم اندازی فوق العاده. شاه گلی در تبریز و چشمه علی دامغان از نمونه های بی نظیر آب سرا هستند.
کَنده
در روستای کندوان و میمند نمونه های جالبِ آن را می توان دید. همان طور که از اسمش پیدا است، فضایی است که در دلِ زمین کنده می شود. در خانه های مناطق کوهستانی پستو مانندی است که در دلِ زمین که در زمستان و تابستان هوای مطبوع و دلپذیری دارد.
پیشطاق
دَری عظیم که دلیل ساخت آن نشان دادن اهمیت و موقعیت بنا است. پیش طاق در ورودی مساجد، کاروانسرا، مدرسه، یا آرامگاه ساخته می شود.
لتهسر
دارورچین از سه کلمه دار یعنی درخت، ور به معنی پهلو و چین به معنی چیدن تشکیل شدهاست و بیش تر در مناطق کوهستانی و جنگلی که دسترسی به چوب راحت تر است دیده می شود. برای ساخت لته سر پس از چیدن الوارها، یک خرپای چوبی به روی ساختمان قرار میدهند و روی آن را با قطعات چوب که روی هم قرار می گیرند پوشش میدهد. در این گونه ابنیه به ندرت پنجره تعبیه میشود و نور آفتاب و جریان هوا از بین درز الوارها ودر ورودی به ساختمان وارد میشود.در زمستان اندود کاهگل بین درزها میمالند تا گرمای داخل بنا حفظ شود.